آسیب های وارده به سرمایه اجتماعی با عدد و رقم قابل محاسبه نیست
عصر شنبه گذشته پنجم بهمن ماه انتشار فیلمی از نحوه برخورد یک نماینده مجلس با مامور وظیفه راهور (نیروی انتظامی) خبرساز شد.
در این فیلم که به شکل گسترده در فضای مجازی منتشر شد، گفته میشود خودرو این نماینده حین عبور غیرقانونی از خط ویژه در یکی از خیابانهای تهران با هشدار مامور راهور مواجه شده و سرانجام این مواجهه به جر و بحث و سیلی این نماینده بر صورت این سرباز شده است.
حکمرانی در جامعه شیشه ای در حال تحقق است
«نعمتاله فاضلی» جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا با بیان این که قوانین و نظام حقوقی ما مناسب و متناسب با فضای امروز جامعه ایران نیست، اظهار داشت: این روزها و سالها شاهدیم که عملکرد مدیران، کارگزاران و رهبران کشور و در آیینه شبکههای اجتماعی و رسانهها به طور گسترده ای منعکس می شود و از این طریق حکمرانی در جامعه شیشهای در حال تحقق است.
این جامعه شناس یادآور شد: «پُل میشل فوکو» چند دهه پیش، از جامعه “سراسربین” سخن گفته بود. جامعه ای که در آن شهروندان همه زیر ذره بینهای همدیگر قرار گرفته و حکومتها میتوانند در آن جامعه نوعی انضباط سراسری را بر شهروندان اعمال کنند.
وی در توضیح پرخاشگریها و رفتارهای تند و غیر متعارف سالهای اخیر و با اشاره به رفتار اخیر نماینده مجلس با سرباز راهور گفت: اتفاقی که را در این سالها در ایران مشاهده میکنیم، گسترش فردبینی و اعمال انضباط از پایین به بالا است و دوربینهای دیجیتال این فرصت را به شهروندان داده است تا رفتار کارگزاران و صاحبان قدرت را ضبط و مستند سازی کنند. این صحنهها از طریق شبکههای اجتماعی و رسانههای جمعی به میزان بینهایت و با سرعتی زیاد تکثیر میشوند.
دورهای که آبروی رعایا در کف قدرت حکمرانان بود، تمام شده است
فاضلی ادامه داد: دهها، صدها و شاید هزاران صحنه از این نمونه طی سالهای اخیر در جامعه تولید و تکثیر شده است در چنین شرایطی کارگزاران عملکرد خود را در معرض قضاوت افکار عمومی میبینند. در جامعه ای مانند ایران که حکمرانان و کارگزاران آموزشهای لازم و آمادگیهای فکری و سیستماتیک و سیاسی ضروری برای زیستن در چنین فضایی انضباطی و فرافردی را نداشتهاند با دائماً چالشهای بزرگی روبرو میشوند.
این کارشناس مسایل اجتماعی خاطرنشان کرد: یکی از ابعاد این رخدادهای بزرگ که کارگزاران، حکمرانان و نظام سیاسی کنونی باید به آن توجه کنند این است که دورانی که حکمرانان رعیت را در ملا عام تنبیه کرده و گاه با شیوههایی سخت آنها را مجازات میکردند و امری بسیاری عادی بود و آبرو و اموال شهروندان و بهتر بگویم رعایا در کف قدرت حکمرانان و کارگزاران بود، تمام شده است.
فاضلی اضافه کرد: اگر چه همچنان حکومتها از چنین قدرتی برخوردارند اما اکنون این فرصت برای مردم فراهم شده، که نه در جایگاه رعیت یا حتی در جایگاه تبعیت، بلکه در جایگاه شهروند، بتوانند بر عملکرد و رفتار کارگزاران نظارت کنند. لذا سیلی که نماینده مجلس به صورت سرباز راهور زد، می تواند به عنوان سیلی بیدار کننده نظام سیاسی تلقی شود و حکمرانان را هشیار سازد که چگونه می توانند “جامعه سراسربین” کنونی، رفتارها و حتی احساسات و افکارشان را مدیریت و کنترل کنند.
وی با یادآوری این که این اولین سیلی نبود که بر صورت جامعه ما زده میشد بلکه چندین نمونه از این رفتارها توسط شهروندان و موبایلها ضبط و منتشر شده است، گفت: پیش از این صدها و هزاران از مورد از این نوع رفتارها رخ داده بود و همچنان اتفاق خواهد افتاد که از دید دوربین ها پنهان ماندهاند اما دیر یا زود تمام این کنشها و رفتارها که نافی حقوق شهروندان است در معرض دید و تیررس افکار عمومی قرار خواهد گرفت، بنابراین نظام سیاسی و حکمرانی باید برای آماده کردن زیستن در چنین جامعه سراسربینی و بازاندیشی و تامل جدی درباره شیوه حکمرانی خود، از جوانب گوناگون بپردازد.
چهار راهکار بازاندیشی در شیوه حکمرانی
این پژوهشگر برای بازاندیشی نسبت شیوه حکمرانی در جامعه امروز ایران به چهار مورد اشاره کرد و در تشریح اولین ضرورت اصلاح روشها اظهار کرد: نظام سیاسی و حکمرانی کشور در تمام زمینهها باید به واقعیت وقوع انقلاب سراسر بین و آگاه برسد و آن را به رسمیت بشناسند. منظور این است که وقوع این رخدادها را نه از زاویه حوادث پراکنده یا رفتارهایی استثنا و آسیبهای موضوعی در بین کارگزاران، بلکه به عنوان نشانههای ظهور وضعیت جدید و دستاویز آن در ایران بدانند. بنابراین نظام حکمرانی و سیاسی کشور به جای توجیه کردن این پدیده و رخدادهای مشابه آن باید پذیرای این واقعیت باشند که حکمرانی در جامعه فرافردی مستلزم شناخت عمیق و همه جانبه وضعیت در حال ظهور است.
خسارت سیلی زدن به صورت سرباز، غیرقابل جبران است
فاضلی دومین راهکار اصلاح را اینگونه بیان کرد: برای بازاندیشی شیوه حکمرانی در “جامعه سراسربین” که شهروندان از پایین، به کمک دوربین ها و تکنولوژیهای ارتباطی می توانند همه چیز، حتی رفتار کارگزاران و حاکمان را نظارت کنند، مستلزم نظم قانونی و حقوقی جدیدی است. در این نظم قانونی و حقوقی جدید لازم است نظام های نظارت بر عملکرد مدیران و کارگزاران بازبینی و تجدید نظر جدی شود.
وی اظهار داشت: ممکن است در برخی از قوانین اشارههایی به شیوههای نظارت بر عملکرد مسئولان و راهای مجازات آنها، در صورت تخطی پیش بینی شده باشد، اما نکته اینجا است که “قوانین و نظام حقوقی که در گذشته در پرتو فضای تاریخی دیگری تنظیم شده است، برای جامعه سراسر بین امروز تدارک لازم را ندیده است”.
این جامعه شناس ادامه داد: در گذشته برای مجازات افراد خاطی و شهروندان عادی قوانین و نظامهای حقوقی سختگیرانه ایجاد شده است، اما امروز ما نیازمند نظام قانونی و حقوقی هستیم که مجازات و کیفر بخشیدن و نظارت کردن بر کارگزاران و حکمرانان، همانند شهروندان عادی و حتی جدیتر از آنها مهیا شود.
فاضلی افزود: بازخوردهای وسیعی که رفتار نابههنجار نماینده مجلس در سیلی زدن بر صورت یک سرباز کشور داشت، چنان فضای عاطفی و اخلاقی جامعه را به هم ریخت که خسارات ناشی از آن برای نظام سیاسی و حکمرانی کشور غیرقابل جبران و آسیب بلند مدت آن غیرقابل اندازه گیری است.
آسیب دیدن سرمایه اجتماعی با عدد و رقم قابل محاسبه نیست
وی در ادامه مورد دوم بازبینی و تامل در شیوه حکمرانی اظهار کرد: اعتماد و سرمایه اجتماعی و سیاسی کشور چیزی نیست که آسیب دیدن آن را بتوان با اعداد و ارقام، اندازه گیری و بیان کرد، از این رو ضروری است نظام سیاسی برای زیستن در جامعه فرافرد نظام حقوقی و قانونی موجود را از نظر شیوههای نظارت بر رفتار و عملکرد کارگزاران و حکمرانان و شیوههای مجازات آنها (در صورت تخلف) را به نحو جدی بازبینی کند.
رسانهها بدیل احزاب شدهاند
فاضلی سومین کاری که نظام سیاسی کشور در تطبیق خود با جامعه امروز باید انجام دهد را اینگونه بیان کرد: در جامعه سراسر بین کنونی اگر چه نظام حزبی قدرتمند وجود ندارد و رقابت های سیاسی به نحو سازمان یافتهای از سوی احزاب رقیب انجام نمی شود اما رسانهها و شبکههای اجتماعی شکلی از “جامعه مدنی گفتوگویی” را ایجاد کردهاند. در این جامعه مدنی گفتوگویی، نشانهها و نمادهای صوتی، تصویری و مکتوب نقش کلیدی در حیات سیاسی ایفا می کنند، نظام سیاسی ایران کنونی نمی تواند و نباید این جامعه مدنی گفتوگویی را دست کم گرفته یا با اظهاراتی از نوع اینکه دشمنان و بیگانگان با سو نیت یا انگیزههای پلید، علیه ایران توطئه میکنند، به تخطئه این جامعه مدنی گفتوگویی بپردازد.
این استاد دانشگاه افزود: این توجیهها تاثیری در عملکرد جامعه مدنی ندارد و عملا نظام سیاسی را در مخمصههای حادتر و ویرانگرتری قرار می دهد. از این رو نظام سیاسی و حکمرانی ایران باید به جای بیتوجهی به جامعه مدنی گفتوگویی، این آمادگی را پیدا کند که به شیوهای مناسب کارگزاران و حکمرانان خود را آموزش داده و نظام حقوق و قانونی متناسب با زیستن در فضای تعاملی این جامعه، به راه خود را ادامه دهد. شرط بنیادی برای هم سخنی و تعامل با جامعه مدنی قرنطینه سیاسی نیست، بلکه نظام سیاسی و حکمرانی باید خط و مشی جدیدی را در زمینه قانون گذاری، شفافیت و نظارت تدوین کند.
وی در تبیین سومین راهکار خود گفت: در دهههای اخیر مهمترین کار نظام سیاسی اعمال محدودیت و کنترلها بر روی رسانهها و شبکه اجتماعی، بر فضای مدنی و گفتوگویی بوده است. تجربه چند سال اخیر نشان میدهد این خط مشی با شکست روبرو شده به طوری که در عمل وقوع حادثهای در گوشهای از ایران به سرعت به رخداد بزرگ سیاسی و مدنی تبدیل می شود. اثر پروانهای رخدادهای کوچک شبکهای شده چنان قدرتمند است که همانند زلزلهای سیاسی و فرهنگی بنیان های جامعه را به لرزه در میآورد، بنابراین لازمه سیاست ورزی و تولید قدرت در این جامعه سراسربین این است که حکومت به تجدید نظر در خط مشیهای کنترلی و قرنطینه سازی خود بپردازد.
شهروندان، آماده گفتوگوی جدی با کارگزاران شوند
فاضلی با بیان این که رخدادهای شبکهای و رسانه ای، مانند سیلی نماینده مجلس بر صورت سرباز، پیام های مهمی هم برای شهروندان دارد، در بیان چهارمین بازاندیشی نظام سیاسی در شیوه حکمرانی جدید خود، عنوان کرد: در چنین موقعیتی شهروندان نیز باید آموزشهای تازهای فرا گیرند. آنها باید به تدریج خود را آماده گفتوگوهای جدیتری با کارگزاران کنند. تولید و تکثیر صحنههای نابههنجار از عملکرد حکمرانان اتفاقی است که لاجرم رخ می دهد و پیامدهای گستردهای در پی خواهد داشت، اما اگر جامعه ایران بخواهد از تجربه های خود برای ثبات توسعه و بهبودی بیشتر برخوردار شود لازم است که در فضای کنونی این جامعه سراسربین، مشارکت گستردهتری داشته باشد.
وی اضافه کرد: جامعه ایرانی نسبت به سرنوشت جمعی خود باید آگاهتر و دلسوزانهتر بیاندیشد. همانگونه که در پی نقد و ارزیابی عملکرد کارگزاران هستیم، نیازمند بازاندیشی و تامل درباره عملکردهای شهروندی نیز هستیم، اتفاقی که ممکن است در فضای جامعه سراسربین رخ دهد. اتفاقی که گاه و بیگاه شاهدیم در فضای رسانهها و شبکههای اجتماعی بازتاب مییابد این است که دوربینها، موبایلها و ابزارهای ارتباطی در خدمت انتقام گیریها و بهانهجوییها و نابههنجاریهایی قرار میگیرند که بیم آن میرود، روزی موجب ایجاد احساس ناامنی برای شهروندان شود، نا امنی که ممکن است زندگی خصوصی یا منافع و موقعیت افراد را تهدید کند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: به گمان من در این جامعه سراسر بین باید هم حکمرانان و نظام سیاسی و هم شهروندان با هشیاری و حسایت تازهای نسبت به انقلاب در حال ظهور فرهنگی و رسانهای توجه کنند. به هر حال امروز در پشت شیشهها یکدیگر را نظاره میکنیم، این سبک از نظارت شیشهای مسئولیت اجتماعی و سیاسی تازهای را برای ما ایجاد کرده است.
وی یادآور شد: پدران و مادران ما به این صورت از چنین تجربهای درباره حیات اجتماعی و سیاسی خود برخوردار نبودند، از این رو ما در محیطهای خانواده و در فضاهای رسانهای و آموزشی برای زیستن در چنین فضایی تربیت و آماده نشده بودیم. نظام آموزشی و رسانه ای ما نیازمند توجه جدی و تازهای به این انقلاب سراسربین است.
این نویسنده کتاب “انسان شناسی مدرن در ایران معاصر” اظهار داشت: مساله این نیست که من یا هر کس دیگری بخواهیم یکدیگر را از راه پند و اندرز یا توصیه و پیشنهاد، برای زیستن در جامعه آماده کنیم. مساله این است که نظام های آموزشی، رسانهای، حکمرانی و حوزههای گوناگون باید در عملکردهای خود تجدید نظر کنند. در غیر این صورت ما با فضایی روبرو خواهیم شد که هر روز و هر لحظه رسواییها و آبروریزیهای جنجالی و بزرگ به وجود خواهد آمد. در چنین فضای آبرو منسوخ میشود و حکمرانان، کارگزاران و شهروندان معروفهای اخلاقی و انسانی متعارف را از دست خواهند داد.
خرسندیهای پرشمار کوچک، ویرانیهای بزرگ به دنبال دارد
فاضلی با تاکید بر اینکه ترسناکتر از این، تصور و تجسم جامعهای است که در آن آبرو منسوخ شده باشد، عنوان کرد: قطعا هیچ شهروند ایرانی از اینکه به صورت سرباز وطن سیلی بخورد شاد نیست، اما شاید مردم اندکی از اینکه امروز دوربین ها کمک کرده اند تا رفتارهای نابههنجار دیده شوند و به امید اینکه شاید از این راه، اصلاحی در نظام حکمرانی پیش آید، خرسند می شوند. اما نکته اینجا است که وقوع مکرر و پرشمار این خرسندیهای کوچک میتواند ویرانیهای بزرگ ایجاد کند. برای رسیدن به جامعهای آبرومند که در آن شهروندان بتوانند به کارگزاران خود احترام گذاشته و به آنها اعتماد کنند و کارگزاران بیاموزند که چگونه آبروی شهروندان را حفظ نمایند، باید همه خود را برای زیستن در جامعه سراسربین آماده کنیم.
بحران منسوخ شدن آبرو تصاعدی گسترش مییابد
این استاد دانشگاه همچنین گفت: شاید در دهههای اخیر خواسته یا ناخواسته اهمیت احترام و آبرو را فراموش کردهایم و نظام حکمرانی، قوانین و سیستمها حساسیت کافی نسبت به مفهوم آبرو و کرامت انسانی را نداشتند. از این رو آبروریزیها و بی آبروییها روز به روز گسترش یافت. دوربینها، موبایلها، شبکههای اجتماعی و رسانهها، تصویری از جامعه که در آن آبرو منسوخ شده است را به رخ میکشند.
فاضلی ادامه داد: جامعه ایران در طول تاریخ همواره به لحاظ فرهنگی به مقوله آبرو حساس بوده است. مفهوم آبرو شاید از جمله کلیدیترین حساسیتهای فرهنگی در ناخودآگاه اخلاقی جامعه ایران بوده است. خدشهدار شدن آبرو از نابخشودهترین گناهان و رفتارها در تاریخ ما بوده است.
وی با تاکید بر این که در چنین فضایی نه از تاک نشانی خواهند ماند، نه از تاکنشان، خاطرنشان کرد: از این رو گمان میکنم در جامعه سراسر بین کنونی اگر نظام سیاسی و حکمرانی به بازاندیشی و تامل جدی در نظام حقوقی و قانونی و در عین حال در نظام آموزشی و آموزش عالی و رسانههای خود نپردازد، بحران منسوخ شدن آبرو به طور تصاعدی گسترش خواهد یافت.