کارنامه ننگین حامیان دیروز صدام و امروز اسراییل
به گزارش ایسنا، در آن سالها خبری از شهروندخبرنگاران و شبکههای اجتماعی نبود تا افکار عمومی جهان نسبت به قتل عام مردم بیگناه ایران توسط دولتهای مطبوعشان جریحهدار شود. امروزه نیز بر اساس گزارش های منتشر شده پس از اجرای موفقیت آمیز عملیات «وعده صادق» با رمز «یا رسول الله(ص)» رسانههای خارجی اعلام کردهاند که ۱۰ کشور به اسرائیل در رهگیری پهپادها و موشکهای ایران کمک کردهاند که در صدر این حمایتها نام آمریکا، آلمان انگلیس و فرانسه به چشم میخورد. همچنین جمهوری اسلامی ایران در پیامی به اردن نسبت به همکاری با اسراییل هشدار داده است.
آمریکا و جنگ تحمیلی
در ۲۵ فروردین ماه ۱۳۶۷ (۱۴آوریل ۱۹۸۸) ناو آمریکایی «ساموئل رابرتس» که یک نفتکش کویتی را همراهی میکرد، در برخوردار با مین به سختی آسیب دید. سه روز بعد در ۲۸ فروردین ماه ۱۳۶۷(۱۷ آوریل ۱۹۸۸) سه ناو آمریکایی در اقدامی تلافی جویانه و به اتهام مین گذاری در آبهای خلیج فارس، سکوی نفتی ساسان در خلیج فارس را مورد تهدید قرار داده، همراه با آن ناوچه جوشن و سه قایق تندرو و دیگر در حوالی همان سکو را منهدم کردند. همچنین به تلافی حمله قایق های توپدار ایرانی ناو جنگی «ویلی تاید» ناوها و هواپیماهای جنگی آمریکا در خلیج فارس، ناوهای سهند و سبلان نیروی دریایی ارتش را در نزدیکی دهانه تنگه هرمز هدف قرار دادند که منجر به غرق شدن یکی از ناوها و وارد آمدن خسارت فراوان به دیگری شد. (ولایتی، ۱۳۷۶: ۲۷۱)
در ۱۹ فروردین ماه ۱۳۶۷ (۸ آوریل ۱۹۸۸)، نیروهای عراقی به طور غافلگیرانه از درگیری ایران و ایالات متحده در خلیج فارس بهره برداری کرده و در تاریخ ۲۸ فروردین ماه ۱۳۶۷ (۱۷ آوریل ۱۹۸۸) با اجرای آتش تهیه سنگین در سراسر خطوط و عقبه نیروهای ایران در فاو و حمله شیمیایی گسترده، تهاجم خود را آغاز کرد. نیروهای آمریکایی هم در این حمله نیروها عراق را حمایت کردند و با ماکتسازی شبه جزیرۀ فاو برای باز پس گیری آن و عرضه کردن تاکتیکهای نظامی، نیروهای عراق را همراهی کردند.
در اسفند ماه همان سال، آغاز عملیات والفجر۱۰ و نتایج حاصله از آن، باعث شد که آمریکا هدفدارتر و با خشونت بیشتر وارد عمل شود. از سویی دیگر، عراق که توسط اطلاعات متخذه از آمریکاییها از خلاء نیرویی در جنوب مطمئن شده و در طول سال ۱۳۶۶ به میزان غیرقابل باوری مسلح شده و نسبت به بازسازی، آموزش و سازماندهی نیروهای خود اقدام کرده بود، به فاو حمله کرده و آنجا را پس گرفت.
ارتش آمریکا نیز هم زمان با این حمله به سکوهای نفتی رشادت، سلمان و مبارک حمله کرد. عراق تحت شرایط جدید به حملات خود ادامه داد و پس از بازستادن مناطق مجنون و شلمچه، مجدداً در صدد اشغال خرمشهر و آبادان و بخش دیگری از جبهه جنوب برآمد. منافقین نیز بر تعداد و وسعت تهاجم خویش با بهرهگیری از پشتیبانی عراق افزودند، اما بار دیگر عزم مردم و رهبری مانع شکست آنها در این مناطق شد.
آمریکا یک فروند هواپیمای غیرنظامی مسافربری ایران را برروی آبهای خلیج فارس سرنگون ساخت. ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا در موضعگیری آشکاری که در تاریخ ۱۶ تیرماه ۱۳۶۷ (۷ جولای ۱۹۸۸) اعلام مینماید: «تنها نفعی که آمریکا در خلیج فارس دارد، برقراری صلح است و این فاجعۀ انسانی (سرنگونی ایرباس) ضرورت دستیابی به آن هدف را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است.»
فرانسه چه نقشی در تجهیز نیروی هوایی صدام داشت؟
«مایکل آرماکاست» سخنگوی وزارت امور خارجۀ آمریکا در مصاحبهای که در تاریخ ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷ (۱۲ جولای ۱۹۸۸) انجام میدهد، با اشاره به سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران، چنین اعتراف مینماید: «ما به طور یک جانبه سعی کردیم بر ایران فشار آورده، آن را مجبور به پذیرش قطعنامه نماییم.» سرانجام ایران و عراق با پذیرش قطعنامه ۵۹۸، به جنگ هشت ساله در حالی پایان دادند که عراق نتوانست هیچ یک از اهداف اولیه خویش را تأمین کند و به این ترتیب آتش بس برقرار شد.
دکتر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت ایران، زمینههای پذیرش قطعنامۀ ۵۹۸ از سوی ایران چنین خلاصه کرده است: «در ماه آخر جنگ، حمایت جهانی از عراق، به اوج رسید و آمریکاییها عملأ و به طور مستقیم وارد صحنه شدند، سکوهای نفتی ما را بمباران میکردند، با هدایت هواپیماهای عراقی بمباران نفتکشها را تسهیل می کردند، فرانسویها هواپیمای پیشرفته سوپراتاندارد و میراژ ۲۰۰۰ در اختیار آنها گذاشتند، روسها مدرنترین هواپیماهای جنگنده، دور پرواز را به عراق ارسال کردند، کویت و عربستان نیز سیل دلار را به بین النهرین جاری کردند. آلمانی ها مواد لازم برای سلاح شیمیایی در اختیار آنها میگذاشتند، مجامع بینالمللی نیز به طور وسیع با سکوت خود این جنایات را تأیید میکردند. امام(ره) از همۀ این امور مطلع شدند و پس از کسب گزارشهای مختلف به این نتیجه رسیدند که قطعنامۀ ۵۹۸ را پیذیرند، هر چند که این کار به منزله نوشیدن جام زهر بود.»
میراث شوم آلمان
آلمان طی دوران جنگ تحمیلی ساخت تأسیسات «سعد ۱۶» و قطعات کارخانه شیمیایی سامره را در اختیار رژیم بعث قرار داد و ضمن آن نیز در زمینه صنایع موشکی با بغداد همکاری کرده است. یک سخنگوی وزارت اقتصاد آلمان غریی در اعترافات خود در این باره میگوید: یک پروژه نظامی موسوم به «سعد – ۱۶» در عراق توسط شرکتهای آلمانی تحت پوشش یک مؤسسه وابسته به دانشگاه انجام شده است.
با آشکار شدن نقش آلمان در تجهیز رژیم بعث عراق در دوران جنگ تحمیلی، اشپیگل ذیل یک گزارش نوشت: امروزه دیگر ثابت شده است که بدون فنآوری آلمان، عراق قادر به تولید موشکهای دوربرد اسکاد B نبوده است. فنآوری پیشرفته آلمان که در اختیار عراق قرار میگرفت؛ به بغداد این امکان را میداد که برد موشکهای اسکاد B را به ۶۰۰ کیلومتر افزایش دهد.
علاوه بر این، آلمان همچنین ۶۰ فروند بالگرد «BO-۱۰۵» مجهز به موشک وحشتناک ضد تانک «هات» به عراق فروخت. این بالگردها به صورت محرمانه و توسط اسپانیا که مونتاژ قسمتی از آنها را بر عهده داشت، تحویل رژیم بعث عراق شد تا نقض بیطرفی آلمان در برابر طرفین درگیر آشکار نشود.
نقش انگلیس در کشتار ملت ایران
رونق ناگهانی بازار عراق برای صنایع ابزارسازی انگلیس نیز کارساز بود. بر اساس برآورد انجمن فناوری ابزارهای ماشین انگلیس (MTAA) فروش ابزارهای ماشینی این کشور به عراق از ۲/۹ میلیون دلار در ۱۹۸۷ میلادی به ۵/۳۱ میلیون دلار در سال ۱۹۸۸ میلادی افزایش یافت.
از سوی دیگر برخی از کارخانههای انگلیسی در پی فروش سلاح به عراق سود سرشاری به دست آوردند و حتی در سال ۱۹۸۸ میلادی فروش این اقلام به یک دوم میلیارد دلار رسید. همزمان، انگلیسیها دفتر خرید ایران در خیابان ویکتوریای لندن را از طریق سازمانهای اطلاعاتی کنترل کرده و اطلاعات آن را در اختیار عراق قرار میدادند. (۱)
احداث شبکه پناهگاههای پر هزینه زیرزمینی، بخش دیگری از تلاشهای عراق بود که در ژوئن ۱۹۸۲ با تصمیم صدام و مشارکت مهندسان انگلیسی آغاز شد. کالین گرافت، رییس فدراسیون مشاوران در مقاطعه کاران پناهگاههای هستهای انگلیس می گوید: «شرکتهای انگلیسی طرحهایی ارائه کردند که به موجب آن برای ۴۸ هزار سرباز، پناهگاه امن ساخته شد. هر پناهگاه تونل پولادین داشت و میتوانست تا ۱۲۰۰ نفر را در خود جای دهد. در هر پناهگاه پستهای فرماندهی، محل بیماران، اتاقهای ضد آلودگی، آشپزخانه، انبارغذاهای خشک، آب و قورخانه یعنی تمام ملزومات یک اقامت بلندمدت پیش بینی شده بود.»(۲)
دیوید کرن؛ دیپلمات سابق آمریکا در بغداد میگوید: دولت انگلیس تنها چند هفته بعد از آنکه عراق از سلاح شیمیایی در حلبچه استفاده کرد، با اعزام یک وزیر کابینه انگلیس به بغداد اعتبارات بازرگانی داده شده به دولت عراق را دو برابر افزایش داد. مجله تایمز مالی چاپ انگلیس نیز در همین باره مینویسد: «یک شرکت انگلیسی مقادیر زیادی گلولههای حاوی گازهای سمی چون هنسلین، ترونیات و نیز بمبهای آتش زا (شبیه بمب هایی که آمریکا در ویتنام بکار برد) را به عراق صادر کرد. (۳)
اسامی شرکتهای انگلیسی تجهیز کننده ماشین جنگی صدام به تسلیحات شیمیایی و هستهای تایید این حقیقت است. انگلیس یکی از کشورهای تدارک کننده وسایل و مواد شیمیایی به عراق بود. کشف محموله مواد سمی شیمیایی در یک کشتی به ثبت رسیده عراقی در بندر نُرماندی فرانسه که طی آن چهار بطری حاوی سموم قوی شیمیایی در آنجا پخش شده بود، موجب شد که پلیس فرانسه در این مورد به مردم اعلام خطر کند.
این کشتی مقدار ۳۵ هزار «تن دی میتل فسفونات» (dimethyl methyl phosphonate) را از بندر لیورپول انگلستان به مقصد کویت و از آنجا به عراق حمل میکرد. «دی میتل فسفونات» که به مبلغ ۵۰۰ هزار پوند انگلیس خریداری شده بود، ظاهرا برای استفاده در کارخانه پتروشیمی بغداد تهیه شده بود، ولی عراقیها از آنها برای تبدیل به جنگ افزارهای شیمیایی بهرهبرداری میکردند. به همین علت «تونی بانکز» نماینده حزب کارگر در پارلمان انگلیس ضمن گفتوگو با خبرنگاران، این اقدام دولت انگلستان را یک معاملهی رسواکننده نامید.
مرور تاریخ جدید جنگهای شیمیایی به سال ۱۸۹۹ در جنگ انگلستان با بوئرها (مهاجرین هلندی ساکن آفریقای جنوبی) برمیگردد. «در آن جنگ ارتش انگلستان از توپهای حاوی «اسید پیکریک» استفاده کرد که اثر تهوعزا داشتند و نیز بنا به نوشته «شارل روسو» حقوقدان معروف در جنگ ترانسوال، انگلستان از گلولههای توپی استفاده میکرد که حاوی لیدیت بود و پس از انفجار گازی متصاعد میکرد که موجب خفگی میشد.
استفاده ارتش انگلستان از سلاحهای شیمیایی سبب شد تا دیگر قدرتهای استعماری نیز به تولید و توسعه این گونه سلاحها رو بیاورند و هزاران نفر در جنگ جهانی اول به طرز فجیعی کشته شوند. استعمار پیر در آخرین دهه قرن بیستم در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بار دیگر با شگرد و رویکردی جدید به حمایت تسلیحاتی و سیاسی از رژیم بعثی عراق پرداخت.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده از سوی انجمن حمایت از قربانیان سلاحهای شیمیایی و بر اساس اسناد باقیمانده، شرکت مید اینترنشنال (MEED international) در برنامه تسلیحات دارای کاربرد دوگانه و شرکت مهندسی تی ام جی (TMG engineering)، در برنامه تسلیحات شیمیایی صدام شرکت داشتند.
برخی از شرکتها مشترکا در تعاملات انگلیس و آمریکا در فراهم کردن سلاحهای صدام با این دو کشور در زمینههای مختلف مشارکت داشتهاند.
همچنین در زمینه لجستیک نظامی شرکتهای هانی ول (Honey Well)، کوتینگ تی ای (Ti Coating)، یونیسیز (Unisys)، اسپری (Sperry corp)، راک ول (Rock Well)، هیولت پکارد (Hewlett_Paekard)، کار زیس_یو اس (Carl Zeiss_US) و بکتل (Bechtel) در تجهیز ماشین جنگی عراق نقش داشتهاند.
در برنامه موشکی دولت صدام در جنگ علیه ایران شرکتهای هانی ول (Honey Well)، سمیتکس (Cemetex)،تک ترونیکس ( Tek Tronix)، هاولت پکارد (Hewlett_Paekard)، ایستمن کداک (Est Kodak)، الکترونیک اسوسی ایتز (Electronic Associates)، سیستمهای کامپیوتری بینالمللی (international computer systems ) و EZ Logic Data system inc به فعالیت پرداختند.
شرکتهای کوتینگ تی آی (Ti Coting)، یونیسیز (Unisys)،اسپری (Sperry corp)،تک ترونیکس ( Tek Tronix)، وکیوم لی لود ( Leylode Vacuum systems)،شرکت آمریکایی مت_فی نی گن (Finningan Mat Us)، هاولت پکارد (Hewlett_Paekard)، دوپونت ( Dupont) ، کونسارک ( Consarc)، سربروس با مسئولیت محدود (Cerbrus Ltd)، سیستمهای کامپیوتری بینالمللی (international computer systems )، صنایع کانبرا (Canberra Industries Inc)، الکترونیک اکسل (Axel electronic Inc) در زمینه برنامه هستهای، رژیم مخلوع صدام را یاری کردند.
نام شرکتهای انگلیسی که عراق را به تکنولوژی و سلاحهای غیر متعارف هستهای، میکروبی و موشکی تجهیز کردند، در گزارش ۱۲۰۰ صفحهای عراق که در دسامبر ۲۰۰۲ به سازمان ملل ارائه شده بود، درج شده که البته شورای امنیت سازمان ملل در آن زمان ۸۰۰ صفحه از بخشهایی از نام مراکز تجاری غرب را که به برنامه تسلیحات کشتار جمعی عراق کمک کرده بودند، سانسور کرد.
روزنامه چپگرای آلمانی تاگ زایتونگ Die Tageszeitung در دسامبر ۲۰۰۲ بخش هایی از گزارش اصلی (قسمتهای سانسور نشده گزارش ۱۲۰۰۰صفحهای) را به چاپ رساند.
اردن و حمایت تمام قد از صدام
ناگفته نماند رژیم بعثی عراق روز ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ شمسی (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی) بنا به دلایل متعدد ژئوپولیتیک و ایدئولوژیک هشت سال جنگ ناعادلانه را علیه ایران آغاز کرد. در این جنگ، بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بنابر مقتضیات و شرایط ایجاد شده نسبت به این رویداد واکنش نشان دادند که در این بین، نقش پادشاهی «اردن» به دلایل عینی و ذهنی در حمایت از رژیم بعثی صدام بیشتر مشهود بود، بهگونهای که در جنگ، اقدامات متعددی در راستای حمایتهای سیاسی، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی در سطوح منطقهای و بینالملل از صدام حسین کرد و به باور بسیاری از تحلیلگران سیاسی، پادشاهی اردن به عنوان برجستهترین حامی صدام حسین در جهان عرب شناخته شده است.
«اردن» پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط خوبی با ایران نداشت و در مقابل روابط بسیار نزدیکی با عراق برقرار کرده بود، اما پس از کنفرانس سران کشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیکتر و عمیقتر شد تا آنجا که ملک حسین صراحتا به نفع عراق و علیه ایران موضعگیری کرد و با کمکهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوان از جمله اعطای وامهای چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانیاش را از این کشور اعلام کرد.
انتهای پیام