گویشی که امروز مردم از آن بیخبرند

به گزارش ایسنا، عبدالنّبی سلامی «پورِ دوان»، پژوهشگر ارشد مردمشناسی و گویشهای ایرانی در این نشست گفت: میدانیم که دکتر ضابطی جهرمی در حوزهی سینما و تلویزیون، تخصصی ویژه دارند؛ چراکه آثار بسیاری را در زمینهی سینما نوشتهاند و صاحبنظر و صاحب سبکاند؛ اما اینکه جرأت کرده و در حوزهی گویششناسی دل به دریا زدهاند، حکایتی جالب دارد.
سلامی در ادامه، با اشاره به پیشگفتار مؤلف و شرح دلیل اشتیاق او برای تألیف این کتاب گویشی، افزود: در پیشگفتار میخوانیم که «بذر کنجکاوی و اندیشه در گویش مادریام را نخستینبار استادم روانشاد، دکتر محمدجعفر محجوب در دلم کاشت و این دانه، واژهی گَمان و گَمانه بوده که در درس «بیان و بدیع در شعر فارسی» مورد توجه قرار داده و آنچه که میخواسته برداشت کند، از دانشجویان میپرسد.» دانشجویان از آن فهم اشتباه داشتهاند، اما ضابطی معنی این واژه را از گنجینهی گویش جهرمی بیرون میکشد. در واقع این واژه، همان بذری است که در دلش کاشته شده و حاصل تلاشش این درخت تناور شده است که ما را زیر سایهاش گرد هم آورده.
او ادامه داد: موفقیت نویسنده در این امر، دو دلیل مهم داشته است. یکی اینکه خود، گویشورِ این گویش است و دیگر اینکه اندیشهای ناب برای استفادهی سینمایی از گویشهای کهن دارند. با همهی این احوال، خود، این پژوهش را پژوهشی ذوقی میداند که عشق به زبان مادری، وی را بدین راه رهنمون شده است.
سلامی افزود: غیر از تعدد واژههای یک ویژگی فرهنگی مثل نخل یا مرکبات در فرهنگ مردم جهرم، در این فرهنگ توضیح کاملی از تعدادی آداب و آیین سنتی آمده که در خلال آن، تاریخ و فرهنگ و مسائل اجتماعی جهرم را به نمایش میگذارد.
او تصریح کرد: تمامی مدخلهای قدیمی و بکر به تفصیل از سوی نویسنده توضیح داده شده است و آنها که به مدخل دیگری وابسته است یا مدخلی مترادف دارد، بدان ارجاع داده شده است. در اغلب واژهنامههایی که در دست است، وقتی مؤلف به موردی برخورد کرده که برایش شناخته شده نبوده، با عبارتهایی از جمله «گیاهی علفی است»، «پرندهای است مثلاً اندازهی گنجشک» یا «حشرهای است»، سرسری از کنار آن گذشته؛ اما در این واژهنامه همهی آنچه باید دربارهی مدخلی آورده شود، آمده و روشن و آشکار حق مطلب را ادا کرده است.
این زبانشناس افزود: جهرمِ کهن، همزمان با گویشهای قدیم شیراز و کازرون و بهاحتمال گویش دیگر شهرهای کهن فارس، گویشی با ساخت ارگتیو (کُنایی) داشته است؛ یعنی درست مثل گویشهای قدیم شیراز که آثار مکتوبی از آن برجا مانده و مردم امروزِ شیراز آن را متوجه نمیشوند، یا کازرون که گویشی قدیمی شبیه به آنچه امروز دوانیها و کوهمرهایها سخن میگویند و امروز فقط چند جمله از آن در کتاب «فردوس المرشدیه» به دست ما رسیده است، جهرمِ کهن هم دارای گویشی بوده که امروز مردم از آن بیخبرند؛ درحالیکه واژههای بکر و غریب از فارسی، ورد زبانشان است و خود نمیدانند که ریشهاش به چه زبان باستانی برمیگردد.
لذّت زبان مادری همهی عمر در کام ما باقی خواهد ماند
احمد ضابطی جهرمی، نویسندهی کتاب «فرهنگ گویش جهرمی» که در انتشارات قلم شاملو منتشر شده است، در ابتدا اثر خود را به روح عمو و فرزند دلاور و هنرمندش، سرباز شهید شهرام ضابطی جهرمی که در دفاع از این مرز پرگهر جانش را فدا کرد، تقدیم کرد و گفت: کنجکاوی و اندیشه نسبت به یک گویش کهن، گویش مادریام، سالها در مسیر تحصیل با من بود تا سرانجام در سال ۱۳۷۷ آن را به حیطهی عمل آوردم و نگارش این فرهنگ را آغاز کردم. تردیدی ندارم که بخش عمدهای از فرهنگ و معرفت انسان از زبان است، به ویژه از زبان مادری. زبان تنها همراه همیشگی انسان در سراسر زندگی است و اصلیترین نقش را در هویت فرهنگی و آگاهیهای او دارد. اگر در کودکی، بخت نوشیدن شیر مادر را داشته باشیم، گوارایی آن یکی دو سال در کام ماست؛ اما لذت زبان مادری همهی عمر در کام ما باقی خواهد ماند.
این استاد دانشگاه افزود: کار تألیف چنین فرهنگهایی را جهرمیها اصطلاحاً میگویند: «کاریَه که تمومی ندارَه»، نه فقط پایانی ندارد، بلکه «کرانهاش پیدا نیست» و از این گذشته کار بسیار پرزحمتی است که مستلزم سالها وقت همراه با تحقیق و نهایتاً چالش زیاد است.
او افزود: حتی تا آخرین روزهایی که تدوین پرزحمت این فرهنگ رو به پایان بود، مدخلهای جدیدی را که مییافتم یا به یاد میآوردم، بر آن میافزودم، بهویژه اگر کهن و اصیل بود. هر چند که نگارش این قبیل فرهنگها، معمولاً با رویکرد به روش پژوهش میدانی انجام میگیرد؛ اما این برای پژوهشگرانی است که نسبت به یک زبان یا یک گویش محلی خاص بیگانهاند و تنها با مطالعات اولیه و پیشفرضهایی، کار خود را در میدان و در تعامل با سوژه آغاز میکنند، نه چون منی که با این گویش هفتاد سال زیستهام.
ضابطی جهرمی یادآور شد: یکی از راههای متعارف و سنتی برای ثبت و حفظ پویشهای یک زبان و گویشهای وابسته به آن، مکتوبکردن در قالب کتاب فرهنگ واژگان است. دیگری ضبط تصویری و صوتی آن در قالب فیلم مستند و کتاب صوتی است. خواننده از فرهنگ واژگان یا لغتنامه، معمولاً انتظار دارد که برای هر مدخل یا هر واژه معادل بدهد، نه توصیف و تعریف؛ اما فرهنگی که علاوه بر واژهها شامل اصطلاحات، عبارات، کنایات و ضربالمثلهای رایج در یک زبان یا در یک گویش است، با مواردی چون نام محلی غذاها، نوشیدنیها، بازیها، آئینها و نظایر آنها، چه باید بکند؟ ظاهراً فقط دستهبندی یا جداسازی مداخل در مجلدهای جداگانه امکانپذیر است. از این گذشته، در این قبیل فرهنگها، بهویژه در مورد اصطلاحات و کنایات، اجتناب کامل از توصیف و تشریح برخی مداخل، ناممکن و گاه زیانآور بهنظر میرسد.
او ادامه داد: ذکر معنی تحتاللفظی نیز غالباً بیهوده است یا چندان کمکی به کاربران فرهنگ نمیکند، زیرا اولاً حالت ترجمهی مستقیم گویش را به خود میگیرد، ثانیاً در بسیاری از موارد گمراهکننده است. از اینرو بیشتر فرهنگهای گویشهای محلی یا بومی، از جمله این فرهنگ، تلفیقی از شیوهی معمول لغتنامهنویسی و دانشنامهنویسی است؛ یعنی گاه شکل «دیکسیونر» و گاه شکل «انیسیکلوپری» را به خود میگیرد.
ضابطی جهرمی در پایان با اشاره به دشواری تعیین مرز دقیق و قطعی مابین فرهنگ واژگان و دانشنامه، گفت: در دانشنامه، یک مفهوم یا یک اصطلاح خاص شرح داده میشود، اما در لغتنامه یا فرهنگ واژگان، معادل یا معنی واژه، طرز تلفظ، ریشه و نمونههایی از سابقهی آن در متون قبلی مربوط به آن زبان، همچنین مترادفها، متضادها، نقش دستوری و جایگاه آن از جنبهی کاربرد در ساختار جمله، مورد توجه قرار میگیرد که معمولاً با ذکر چند مثال همراه است.
انتهای پیام