آخرین اخبارمحله > کوچه پس کوچه

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد


همشهری آنلاین– ابوذر چهل امیرانی: نوکری برای امام حسین(ع) و خدمت در محافل مذهبی را به جان می‌خرید و می‌گفت:‌ «ما در نوکری نباید کم‌لطفی کنیم. آقا، آقایی می‌کند و بنده‌نوازی را خوب انجام می‌دهد.» الحق که درست می‌گفت. او به درجه‌ای از معرفت در دستگاه اباعبدالله الحسین(ع) رسید که با عنایت اهل بیت(ع) عزیز همگان شد و با آسمانی شدنش، دل‌های زیادی را غمگین کرد.

داستان فعالیت‌های مذهبی و خیرخواهی مرحوم «کریم محمودی» به دهه ۸۰ برمی‌گردد. قبل از آن شرکت فعالی در محافل دینی و مذهبی داشت، اما در ۲۵ سالگی با همراهی برادرش «عظیم محمودی» خانه خود را به هیئت عزاداری تبدیل کردند. دقت و توجه زیاد آنها به دعوت از سخنران و مداحانی که سبب جذب حداکثری نوجوانان و جوان‌ها به هیئت می‌شدند، باعث شد مخاطب برنامه‌های این هیئت به‌سرعت افزایش یابد، به گونه‌ای که خیابان‌های اطراف منزل آنها با موکت مفروش می‌گردید تا حاضران از طریق تلویزیون‌ها، به تماشای برنامه‌های هیئت بنشینند.

اواخر سال ۱۳۸۶ مرحوم دکتر «رضا نگهبان» شهردار منطقه ۱۹ با حضور در منزل اخوان محمودی و مشاهده تعداد زیاد مخاطبان، با واگذاری قطعه زمینی به این هیئت موافقت کرد و مراسم کلنگ‌زنی حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع)، اول آذر سال ۱۳۸۷ با حضور مسئولان از جمله دکتر محمدباقر قالیباف، شهردار وقت تهران به زمین خورد. برنامه‌های مذهبی هم بدون وقفه و حتی در زمان ساخت حسینیه تداوم پیدا کرد و مناسبتی در تقویم کشور وجود ندارد که برادران محمودی اقدام به اجرای مراسم در آن روز نکرده باشند. در این برنامه‌ها، نه تنها خانواده‌ها، بلکه مسئولان لشکری و کشوری هم حضور پیدا کرده‌اند که می‌توان به دکتر مسعود پزشکیان اشاره کرد که شب عاشورا با حضور در حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع)، به زبان آذری در رثای امام حسین(ع) به شعرخوانی و نوحه‌خوانی پرداخت.

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد
حضور و مداحی دکتر پزشکیان در حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع)

خانواده؛ پشتیبان اصلی او بود

حجت‌الاسلام «رحیم موذن» از ابتدای شکل‌گیری هیئت در منزل اخوان محمودی تا امروز که حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) به مکانی شناخته‌شده در پایتخت و حتی شهرهای دیگر تبدیل شده، همراه و همدل حاج عظیم و مرحوم کریم محمودی بوده است. اتفاقاً بیانات دلچسب او در جذب بسیاری از نوجوانان و جوانان به برنامه‌های این مکان مذهبی کارساز بوده و همگان از سخنان او به وجد می‌آیند.

حجت‌الاسلام موذن که از فوت کریم محمودی، به عنوان یکی از خادمان مخلص دستگاه اباعبدالله الحسین(ع) و از خیّران پرتلاش تهران غمگین است، می‌گوید: «دنیا به منزله‌ بازاری است که برخی افراد سود و عده‌ای ضرر می‌کنند. الحق خادم‌الحسین کربلایی کریم محمودی از اشخاصی بود که سود معنوی زیادی در این دنیا کرد و آخرت خود را ساخت. او فقط بانی برگزاری مراسم در مناسبت‌های ملی و مذهبی نبود، بلکه دست‌های زیادی را گرفت و فعالیت‌های خداپسندانه او به‌قدری زیاد است که زبان از بیان آنها قاصر است.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی به نکته ظریفی اشاره و عنوان می‌کند: «اگر مرحوم محمودی دست نوازش بر سر یتیمان کشید، اگر به کمک زلزله‌زده‌ها و سیل‌زدگان رفت و اگر جهیزیه دختران کم‌بضاعت را فراهم کرد، همراهی و همدلی اعضای خانواده‌اش را داشت و در حقیقت با پشتیبانی آنها قدم برمی‌داشت. به عنوان مثال، اعضای خانواده‌اش او را برای کمک به سیل‌زدگان و زلزله‌زده‌ها همراهی می‌کردند و اگر برای حمایت از یک بانوی سرپرست خانوار آستین بالا می‌زد، همسرشان برای تحقیق وارد عمل می‌شد. اگر این همدلی نبود، شک نکنید بسیاری از کارها نیمه‌تمام می‌ماند. آنها دست به دست هم دادند تا وحدت در همه امور حاکم باشد و همیشه رضایت خدا را در کارها درنظر می‌گرفتند. همین عامل سبب شد تا هزاران نفر در فراق او سیاه‌پوش شوند و افراد زیادی از نقطه صفر مرزی در کردستان گرفته تا زاهدان و شهرهای دیگر برای تسلی به خانواده‌اش، خود را به منطقه ۱۹ برسانند.»

حجت‌الاسلام موذن در ادامه به ۲ ویژگی خاص مرحوم محمودی اشاره می‌کند: «اوصاف حمیده و اخلاق پسندیده او زبانزد خاص و عام بود، اما خصلت ویژه‌ای داشت که من عاشق آن بودم. مرحوم احترام زیادی به برادر بزرگش قائل بود. همیشه می‌گفت برادرم حق پدری گردن من دارد و همیشه دستم را گرفته است. خوش مشرب و خوش اخلاق بودن، ویژگی دیگر او بود. همیشه کاری می‌کرد که تبسم روی لب‌ اطرافیان بنشیند و علاقه زیادی به آشتی افرادی داشت که به هر دلیلی از یکدیگر دلخور بودند. حتی اگر احساس می‌کرد دل کسی را شکسته، بلافاصله سراغش می‌رفت و از او حلالیت می‌گرفت. می‌گفت همگی خادم اباعبدالله الحسین(ع) هستیم و هدفمان ترویج فرهنگ عاشوراست. بنابراین نباید در این دستگاه از همدیگر دلخور شویم.»

طی مسافت طولانی به عشق خادمان سیدالشهدا(ع)

بدون اغراق باید گفت ۲ عامل باعث می‌شد تا در همه مناسبت‌های ملی و مذهبی، هزاران نفر از مناطق مختلف تهران و حتی شهرهای دیگر به حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) مراجعه کنند. ابتدا برنامه‌های ویژه این حسینیه و دعوت از مداحان و خطبای حاذق در برنامه‌هاست و دیگری اخلاق حسنه برادران محمودی.

حجت‌الاسلام «سید طاها موسوی» از اعضای مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه‌ علمیه‌ قم، همیشه برای شرکت در برنامه‌های این حسینیه از شهر مقدس قم به منطقه ۱۹ می‌آید. وی می‌گوید: «عشق به اباعبدالله الحسین(ع) و خادمان او باعث می‌شود تا انسان حاضر به طی صدها کیلومتر راه شود. در باب عشق به سیدالشهدا(ع) حرف زیاد است و نمی‌خواهم در این باره وقت خوانندگان را بگیرم، اما دوست دارم به نیت خیر برادران محمودی اشاره کنم که توانستند فعالیت‌های خداپسندانه خود را از منزل کوچک‌شان شروع کرده و سپس به برکت آبروی مومنانه خود، حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) را بسازند که یکی از بزرگترین هیئات مذهبی تهران است.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی ادامه می‌دهد: «تلاش برادران محمودی برای ساخت این حسینیه وسیع و حضور مومنان به‌خصوص آذری زبان‌ها، با غیرت و تعصب دینی که به ابوالفضل العباس(ع) دارند، موجب جذب نوجوانان و جوانان زیادی به این مکان مذهبی شده و خوشبختانه در کنار فعالیت‌های دینی، خدمات ارزنده‌ای با کمک خیّران به نیازمندان ارائه شده است. البته این کمک‌ها از مرزهای کشور هم فراتر رفته و از همین حسینیه بسته‌های مواد غذایی زیادی برای مردم مظلوم غزه و لبنان تهیه و ارسال شده است.»

حجت‌الاسلام موسوی می‌گوید: «خوشبختانه برادران محمودی به موضوع حلال و حرام توجه ویژه‌ای داشتند و هرسال خمس و زکات خود را پرداخت می‌کردند. رفتارهای نیک آنها نیز باعث شده بود هر کسی در هر سنی که به حسینیه مراجعه می‌کرد، مورد احترام و اکرام قرار گیرد.»

«محمدحسین نعمتی» هم از جمله افرادی است که خود را از راه دور برای شرکت در برنامه‌های حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) به منطقه ۱۹ می‌رساند.

وی می‌گوید: «اگر صدبار هم از حسینیه بیرون می‌رفتید و دوباره وارد می‌شدید، مرحوم محمودی با جان و دل سراغت می‌آمد و کیسه کفش به دستت می‌داد. چنان خاکی رفتار می‌کرد که گویی یکی از خادمان کوچک این حسینیه است و آنهایی که او را نمی‌شناختند، باور نمی‌کردند میلیاردها تومان از درآمد خود را صرف ساخت و تجهیز حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) کرده است. او به درجه‌ای از معرفت رسیده بود که خود را کوچک همه عزاداران سیدالشهدا(ع) می‌دانست و برای پذیرایی از آنها سر از پا نمی‌شناخت.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

نوکر خوبی به روایت تصویر بود!

«علیرضا اسفندیاری» از مداحان جوان کشور است و ضمن صحبت از خدمات خداپسندانه مرحوم محمودی و تلاش‌های او برای برگزاری مراسم مذهبی در مناسبت‌های مختلف سال می‌گوید: «محمودی، شهید روضه است؛ چرا که حدیث داریم مرگ افرادی که با محبت محمد(ص) و آل او از دنیا بروند، عادی نیست و حکم شهادت دارد. براساس برخی روایات، رسول خدا(ص) نیز ثواب و پاداش محبت و دوستی اهل بیت(ع) را همسان با شهادت در راه خدا اعلام کرده‌اند.»

وی ادامه می‌دهد: «در ذات و رفتار مرحوم کریم محمودی نشانه‌ای از مغایرت او با شأنیت نوکری اهل بیت(ع) ندیدم و عامیانه می‌توان گفت که او نوکر خوب امام حسین(ع) به روایت تصویر بود. خیرخواه، روشن ضمیر، اهل درددل کردن و رازدار و محرم اسرار بود. او کسی بود که حرف دل همه را گوش و برای حل مشکلات و دغدغه مردم تلاش می‌کرد. مرحوم محمودی، به نوعی ستون اصلی حسینیه مکتب‌العباس(ع) بود، اما به نحوی رفتار می‌کرد و ظاهر و پیرایه‌ ساده‌ای داشت که کمتر کسی متوجه می‌شد تولیت این حسینیه بزرگ را برعهده دارد.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

اسفندیاری به برخی از خدمات محمودی اشاره و عنوان می‌کند: «او در همه زمینه‌ها فعالیت می‌کرد. از تهیه بسته‌های معیشتی برای نیازمندان گرفته تا فراهم کردن جهیزیه برای زوج‌های کم‌بضاعت. در زمان همه‌گیری کرونا، این حسینیه به کارگاه خیاطی برای تولید ماسک و لباس کادر پزشکی تبدیل شد و اقداماتی که برای ساخت خانه در مناطق سیل و زلزله‌زده انجام داد، از یادها نخواهد رفت. او یک تنه کار هزار سرباز و لشکر را انجام می‌داد و هیچ ادعا و چشمداشتی نداشت.»

«وحید سلیمی» از مخاطبان برنامه‌های حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) است و می‌گوید: «ویژگی بارز مرحوم محمودی این بود که بدون هیاهو و بی سروصدا کارها را انجام می‌داد. او در زمان حضور داعشی‌ها، به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت، اما نه تنها یک عکس یادگاری هم نگرفت، بلکه کاری کرد که کسی از حضورش در جبهه مقاومت باخبر نشود.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی ادامه می‌دهد: «اکنون که از تلاش‌های خیرخواهانه او حرف می‌زنیم، مطمئنم از بسیاری کارهای او بی‌خبریم و باید گفت خادم شایسته حضرت ابوالفضل(ع) بود که بعدها متوجه بسیاری از اقداماتش خواهیم شد.»

عاقبت به‌خیری در جوانی

«مهدی سلیمی» از نزدیک با فعالیت‌های خداپسندانه مرحوم محمودی و برادرش آشنا بوده و می‌گوید: «محمودی یادگار ارزشمندی از خود برجا گذاشت و همیشه از او در حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) به نیکی یاد خواهد شد. خوش به سعادت او که در عمر ۵۳ ساله خود، کارهای خداپسندانه و ارزشمند زیادی انجام داد و به هر گوشه از این مکان مذهبی که نگاه می‌کنیم، به یاد او و تلاش‌هایش برای کمک به نیازمندان می‌افتیم. در کنار این موضوع، مرحوم محمودی خدماتی ارائه کرده که کمتر کسی از آن خبر دارد، به خصوص افراد نیازمند؛ چرا که به واسطه نیت خیر او، بیماران کم‌بضاعت و نیازمند زیادی بدون اینکه خبر داشته باشند، با کمک مالی او از بیمارستان‌ها مرخص شدند.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی ادامه می‌دهد: «پرداخت هزینه نسخه بیماران نیازمند، از دیگر کارهای خداپسندانه مرحوم محمودی و برادرشان بود که همچنان ادامه دارد. آنها اعتقاد داشتند بیماران کم‌بضاعت و خانواده‌شان نباید به غیر از رنج بیماری، مشکل دیگری همچون تأمین داروها را داشته باشند.»

سلیمی با بیان اینکه نیازمندان سهم ویژه‌ای از درآمد شخصی مرحوم محمودی داشتند، می‌گوید: «او اعتقاد داشت خداوند به خاطر همین نیازمندان به او آبرو داده است و همیشه واهمه داشت که مبادا به هر دلیلی از جمله کثرت کارها، از این افراد غافل شده و دیر سراغ‌شان برود.»

وی ادامه می‌دهد: «اگر حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) به این مرحله رسیده که در همه مناسبت‌ها، هزاران نفر گردهم می‌آیند و خیّران به خادمان آن برای کمک به افراد بی‌بضاعت یاری می‌رسانند، مرهون زحمات، تلاش‌ها و صرف سرمایه کلان از جیب مرحوم محمودی و برادرشان حاج عظیم است. هیچ وقت فراموش نمی‌کنم که آنها هیئت عزاداری سیدالشهدا(ع) را در خانه خود برپا کردند و با مساعدت مرحوم دکتر نگهبان، شهردار وقت منطقه توانستند این حسینیه را بسازند. البته توسعه این حسینیه در چند مرحله انجام شد و هنوز هم کارهایی باقی مانده که می‌توان به ساخت درمانگاه خیریه اشاره کرد. آنها هزینه زیادی صرف ساخت و تجهیز حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) کردند و با اینکه تعدد کارهای آنها زیاد بود و مجبور بودند در بخش‌های مختلف به مستمندان یاری برسانند، اما هیچ‌وقت از این کار خسته نشده و با استعانت از پرودگار توانستند این حسینیه را آباد کنند. اینک، همین حسینیه به محل عزاداری و جشن میلاد ائمه(ع) تبدیل شده و خانواده‌های زیادی از سراسر شهر در برنامه‌های آن شرکت می‌کنند.»

«محمدصادق پرنده» هم از ابتدای شکل‌گیری هیئت و ساخت حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) در کنار برادران محمودی بوده است. وی با آشنایی کامل از خدماتی که در این حسینیه به خانواده‌های کم‌بضاعت ارائه می‌شود، می‌گوید: «مرحوم محمودی سن چندانی نداشت، اما یار و سرپرست بسیاری از خانواده‌ها بود. در روز فوت ایشان، خانواده‌ای با من تماس گرفت و اعلام کردند سال‌ها پیش سرپرست خود را از دست داده و یتیم شده‌اند، اما امروز باز هم طعم بی‌سرپرستی را چشیده‌اند. گفتند یتیم‌های زیادی مثل آنها مجدداً بی‌سرپرست شده‌اند و با شنیدن این حرف، دنیا سرم خراب شد.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی با بیان اینکه مرحوم محمودی در هر موقعیت و وضعیتی به کمک نیازمندان می‌رفت، می‌گوید: «دغدغه اول و آخر او رسیدگی به خانواده‌های بی‌سرپرست بود و هیچ بهانه‌ای را نمی‌پذیرفت. به عنوان مثال؛ خاطرم هست در ایام عید که برای پیگیری مشکلات جسمی خود به بیمارستان رفت‌وآمد داشت، با او تماس گرفته و گفتند که شیرخوارگاهی در حومه تهران نیاز فوری به شیرخشک دارد. مرحوم محمودی برای تهیه شیرخشک اقدام کرد و بدون مراجعه به منزل برای استراحت، سراغ شیرخواره‌ها رفت. باور کنید او به سختی راه می‌رفت و داروهایی که برای درمان او تزریق کرده بودند، توانش را گرفته بود، اما اینها را بهانه نکرد تا به وضعیت نوزادان بی‌سرپرست رسیدگی نکند. در همان ایام، با جسم پر درد خود وسایل یک خانواده آبرومند را از یک بوستان جمع و برایشان خانه اجاره کرد.»

پرنده با اشاره به اقداماتی که در این حسینیه با مدیریت برادران محمودی انجام شده می‌گوید: «هدف ابتدایی از ساخت حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع)، برپایی مراسم عزاداری و جشن اعیاد در مناسبت‌ها و گرامیداشت مقام اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) بود، اما کم‌کم فعالیت‌های جهادی هم به کارهای برادران محمودی اضافه شد. اولین جرقه این اتفاق همزمان با وقوع زلزله کرمانشاه در سال۱۳۹۶ زده شد. آن زمان کانکس مهم‌ترین نیاز زلزله‌زدگان بود و برادران محمودی با مشارکت اعضای حسینیه شروع به تولید کانکس و ارسال آنها به کرمانشاه کردند. به گونه‌ای که در زمان بسیار کمی توانستند ۲۰۰کانکس، ۱۲۰سرویس بهداشتی و بیش از ۲۰تریلی موادخوراکی و بهداشتی برای زلزله‌زدگان کرمانشاه ارسال کنند. این فعالیت‌ها در سیل اهواز، سیل لرستان، زلزله کرمان و زلزله‌ سراب و میانه هم ادامه پیدا کرد و با همه‌گیری ویروس کرونا، ۱۵۰دستگاه چرخ خیاطی و خیاط در این حسینیه مستقر شد تا روزانه ۸ تا ۱۰هزار ماسک و لباس‌ بهداشتی برای کادر درمان تولید و بین ۳۶۰بیمارستان کشور توزیع شود.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی ادامه می‌دهد: «این حسینیه بیش از ۳۱۳خانواده کم‌برخوردار را تحت پوشش دارد و علاوه بر توزیع ماهانه سبد کالا، به شیوه‌های مختلف از آنها حمایت‌های معیشتی می‌شود که می‌توان به اجاره خانه برای مستأجران کم‌بضاعت اشاره کرد. تهیه جهیزیه و سیسمونی هم از دیگر اقدامات متداول این حسینیه است و قرار شده درمانگاه خیریه در زیرزمین این مکان مذهبی ساخته شود.»

تلفیق عشق و معرفت

«شهروز حبیبی» از مداحان باسابقه کشور، مرحوم کریم محمودی را شخصیتی کم‌نظیر معرفی و عنوان می‌کند: «محبت اهل بیت(ع) در دل همه‌ ما هست، ولی برخی افراد چند مرتبه بالاتر رفته و به معرفتی دست پیدا می‌کنند که آنها را از بقیه متمایز می‌کند. مرحوم محمودی یکی از این افراد بود که عشق به ائمه(ع) را با معرفت درآمیخت. وی در دستگاه سیدالشهدا(ع) همیشه مراقب رفتار، اخلاق و منش خود بود و همین خصوصیات و توجه ویژه او به محرومان سبب شد جوان‌های زیادی به او عشق بورزند؛ چرا که عین یک برادر بزرگتر و گاهی اوقات پدرانه با آنها رفتار می‌کرد. اینطور نبود که فقط برای عزاداری به حسینیه مکتب العباس(ع) بیاید، عزاداری کند، اشک بریزد و سراغ کار و زندگی خود برود. او در تمامی فصول سال و در موضوعات مختلف فعال بود و الحق به نحو احسن از عهده‌ کارها برمی‌آمد. جزو اولین نفراتی بود که خود را به مناطق زلزله‌زده و سیل‌زده می‌رساند و یاور تهیدستان بود. اینها فقط عشق به امام حسین(ع) نیست، بلکه معرفتی است که با عشق تلفیق ‌شده و انبوه جمعیتی که در مراسم خاکسپاری و بزرگداشت او شرکت کردند، نشان از علاقه هزاران نفر به او داشت.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی ادامه می‌دهد: «سخاوت، دست و دلبازی، محبت، صفا و صمیمیت در ذات و شخصیت او تبلور یافته بود و خیلی‌ها به حال او غبطه می‌خورند.»

«طاهر قلندری» هم که از چهره‌های شناخته شده در رشته مداحی است، می‌گوید: «در یک کلام اگر بخواهیم راجع به شخصیت مرحوم محمودی صحبت کنیم، باید گفت که او خود را وقف کرده بود. فقط به یک نمونه اشاره می‌کنم که او در زمان زلزله خوی و ماکو، ۱۷ روز کنار زلزه‌زده‌ها ماند و در کنار تهیه غذا و کانکس برای آنها، در بازسازی خانه‌ها قدم برداشت.»

وی ادامه می‌دهد: «کمتر کسی به این مرحله می‌رسد که همه‌ دار و ندار خود را در راه خدا بدهد.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

قلندری با بیان اینکه چنین اشخاصی یادگارهای ارزشمندی از خود برجا می‌گذارند، اضافه می‌کند: «خیلی از خادمان حسینیه مکتب العباس(ع) و جوان‌های منطقه دوست دارند همانند عمو کریم شوند و راه او را ادامه دهند. این همان یادگار ارشمندی است که مرحوم محمودی برجا گذاشت. او نهال بخشندگی را کاشت و آبیاری کرد و از این پس شاهد خواهیم بود که از این حسینیه به عنوان یک ملجأ برای دستگیری از تهیدستان و فقرا یاد خواهد شد.»

«نادر جوادی» از ابتدای شکل‌گیری حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) در همه برنامه‌های این مکان مذهبی به مرثیه‌سرایی پرداخته و از نزدیک با فعالیت‌های خداپسندانه مرحوم محمودی آشناست. وی می‌گوید: «در برنامه‌های این حسینیه هزاران نفر شرکت می‌کنند و برادران محمودی از صبح زود برای آماده‌سازی حسینیه زحمت می‌کشیدند. بخش عمده‌ای از هزینه‌های مراسم نیز توسط آنها تأمین می‌شد و پس از برنامه‌ها نیز تا نزدیکی‌های صبح برای نظافت حسینیه وقت می‌گذاشتند، اما در زمان اجرای برنامه‌ها، خود را از چشم مردم مخفی نگه می‌داشتند و به کارهایی همچون پذیرایی از حاضران مشغول شدند. مرحوم کریم محمودی، در این کار تبحر بیشتری داشت و به صورت گمنام تلاش می‌کرد.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

«کریم صفری» این حرف‌های جوادی را بهتر از بقیه درک می‌کند؛ چرا که سال‌هاست از برنامه‌هایی که در حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) برگزار شده، عکس تهیه کرده است.

وی می‌گوید: «مناسبتی وجود ندارد که برنامه‌ای در حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) اجرا نشده باشد. من هم افتخار عکاسی از این مراسم‌ها را برعهده داشته‌ و هزاران عکس در این سال‌ها گرفته‌ام، اما از مرحوم محمودی، به تعداد انگشتان یک دست هم عکس وجود ندارد.»

صفری ادامه می‌دهد: «او فقط پیش و پس از اجرای برنامه‌ها در شبستان حسینیه حضور پیدا می‌کرد و پس از اینکه کارها را انجام داده و همه چیز برای حضور مردم در حسینیه آماده می‌شد، خود را کنار می‌کشید و در بخش‌های دیگر از جمله آشپزخانه فعالیت می‌کرد. هرازگاهی هم که کاری نداشت، در گوشه‌ای از حسینیه و کنار مردم می‌ایستاد و آرام و بی‌صدا در عزای ائمه اطهار(ع) اشک می‌ریخت. در این مواقع، همیشه تکه کلام ثابت و معروفی داشت و در رثای ائمه(ع) می‌گفت: سوختم، سوختم یاحسین(ع).»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

گمنام، اما زنده‌یاد

دبیر مجمع معتمدین محلات تهران می‌گوید: «کریم محمودی خود را شناخته بود و به فرموده حضرت علی(ع)؛ هرکس که خود را شناخت، خدای خود را هم می‌شناسد. بنابراین او فردی خداشناس بود و با استناد به گفته‌های استاد مطهری در کتاب انسان کامل، می‌توان گفت او انسانی کمال‌گرا بود؛ چرا که به اصول و عقاید خود پایبند بود.»

«محسن وثوقی» ادامه می‌دهد: «او در این حسینیه بدون گرایش به هیچ حزب، دسته، گروه و تشکیلات، به چیزهایی که باور داشت عمل می‌کرد. انسانی خودساخته بود که ضمن حفظ اصول و عقاید مذهبی خود، به همنوعانش به‌ویژه محرومان توجه می‌کرد. در کنار کمک به مستمندان، در وقایع بزرگ کشور از جمله سیل و زلزله بدون هیچ چشمداشتی وارد عمل شد و ویژگی بارز او از نظر من این بود که کاری به کسی نداشت و با تمام توان مشغول انجام کاری می‌شد که هدف نهایی آن کسب رضای پروردگار است.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی با بیان اینکه تلاش‌های بی‌هیاهوی مرحوم محمودی باعث گمنامی او شده بود و از سوی دیگر اهل رسانه‌ای کردن فعالیت‌های خداپسندانه خود نبود، می‌گوید: «با این وجود، اقدامات خیرخواهانه او باعث شده تا نامش در تاریخ این سرزمین به‌خصوص یاد مردم و مستضعفان زنده بماند.»

«جعفر محمودی» هم با اشاره به تلاش‌های بی‌وقفه مرحوم محمودی برای دستگیری از نیازمندان می‌گوید: «وقتی صحبت از کمک به فقرا و نیازمندان می‌شد، سر از پا نمی‌شناخت و مثل کسانی که وقت کمی برای انجام یک کار دارند، به‌سرعت و بدون خستگی، مشغول خرید مایحتاج ضروری و بسته‌بندی و ارسال آنها به خانه نیازمندان می‌شد.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی ادامه می‌دهد: «به خاطر دارم که خانه یکی از شهروندان آتش گرفت و محمودی تا زمانی که خانه آنها بازسازی نشده و وسایل موردنیازشان خریداری نشود، آرام و قرار نداشت. یک روز هم خانواده‌ای در بوستان محله دید که به دلیل نداشتن پول پیش مجبور به پارک نشینی شده بودند. محمودی، ابتدا آنها را به همین حسینیه آورد و سپس با کمک خیّران و مبلغی که خودش کنار گذاشت، برای آنها خانه اجاره کرد. مدام به آنها می‌گفت تا زمانی که من زنده‌ام، اجازه نمی‌دهم با زن و فرزندتان در گوشه خیابان و پارک بخوابید.»

«رضا مختاری» که یکی از ۷۰ خادم حسینیه مکتب العباس(ع) است، با اشاره به دغدغه همیشگی مرحوم محمودی برای کمک به خانواده‌های نیازمند می‌گوید: «اواخر هر ماه ۳۱۳ سبد کالا برای نیازمندان ارسال می‌کنیم و این کار با بستری شدن مرحوم محمودی در بیمارستان مصادف شد. وقتی به عیادت او رفتیم، با اینکه حال خوبی نداشت، مدام سراغ بسته‌های حمایتی را می‌گرفت. حتی از ما خواست به جای عیادت و حضور در بیمارستان، به حسینیه رفته و بسته‌ها را آماده کنیم تا مبادا خانواده‌ها چشم انتظار بمانند.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی ادامه می‌دهد: «نزدیک به ۳۰۰ زوج کم‌بضاعت نیز با کمک‌های مرحوم محمودی و خیّران صاحب جهیزیه و زندگی شده‌اند و زندانیان زیادی وجود دارند که جرایم مالی آنها با کمک مرحوم پرداخت شده و اینک در کنار اعضای خانواده‌شان حضور دارند.»

تربیت در محضر پدری نیکوکار

«سالار نجفی» از قدیم با خانواده محمودی آشناست و حتی دوران کودکی مرحوم محمودی را به یاد دارد. وی عنوان می‌کند که مرحوم محمودی و برادرش حاج عظیم در محضر پدری نیکوکار تربیت شده و رشد کرده‌اند که در زمان حیات، دست بسیاری از نیازمندان را گرفته است.

وی می‌گوید: «مرحوم جلیل محمودی در شهر خود به فردی خیرخواه معروف بود. امکان نداشت فرد گرفتاری به خانه‌اش مراجعه کرده و دست خالی برگردد. پس از مهاجرت از شهرستان سراب به تهران، مغازه‌ای در محله عبدل‌آباد خرید و از طریق همان مغازه و درآمدی که پیدا کرد، حامی خانواده‌های کم‌بضاعت شد. در ساخت چند مسجد نیز مشارکت کرد و بد نیست بدانید که عموی عظیم و کریم هم که خلیل نام داشت، همانند برادرش کارهای خیرخواهانه زیادی انجام داد.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

نجفی می‌گوید: «هیچ‌وقت از زبان مرحوم محمودی نشنیدم که بگوید پول ندارم و نمی‌توانم کاری برای دیگران انجام بدهم. هزینه ساخت و تجهیز این حسینیه بسیار زیاد بود، اما در کنار تأمین هزینه‌های حسینیه، کارهای دیگر را به صورت همزمان انجام می‌داد. وقتی از او می‌خواستیم مقداری از کارها را رها کرده و به وقت دیگری موکول کند، چنان با قدرت حرف می‌زد و می‌گفت انجام می‌دهیم که گویی سرمایه عظیمی به دستش رسیده و کسی از آن خبر ندارد.»

«علی قربانی» هم با اشاره به اقدامات خیرخواهانه پدر مرحوم محمودی می‌گوید: «حاج عظیم و مرحوم کریم محمودی، مثل پدرشان رفتار می‌کردند. پدرشان همیشه طرفدار فقرا بود و این ۲ برادر نیز همان منش را در پیش گرفتند.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی اضافه می‌کند: «حدود ۵۰ سال با این خانواده آشنایی دارم. پدرشان مرحوم جلیل محمودی، دست نیازمندان را می‌گرفت و با اینکه آن زمان در روستای کوچکی زندگی می‌کرد و هر کسی سعی می‌کرد فقط به مشکلات اطرافیان خود رسیدگی کند، اما او و برادرش خلیل محمودی، مشکل‌گشای همه کسانی می‌شدند که به هر دلیلی نیاز به کمک داشتند. یکی دیگر از خصلت‌های آنها، واسطه‌گری برای حل مشکل زوج‌ها، همسایه‌ها و اطرافیان بود. به محض اینکه کدورتی بین ۲ نفر پیش می‌آمد، تا زمان صلح آنها دست از تلاش نمی‌کشیدند. حالا هم فرزندان آنها راه پدر را رفته‌اند. مشکل دیگران را مشکل خودشان می‌دانند و تا زمان حل آن آرام نمی‌گیرند.»

کسب بهترین نتیجه از زندگی

مرحوم محمودی با دعای خیر خانواده‌های کم‌بضاعت، هم در این دنیا و هم آخرت عاقبت بخیر شد. او در عمر کوتاه خود، تلاش شبانه‌روزی زیادی برای کسب درآمد حلال کرد و خدای متعال هم به دلیل کمک به همنوعان، کمک حالش شد. او توانست در بازار تهران و در صنف طلا و جواهر خوش بدرخشد و درآمدی که از این شغل به‌دست آورد را با خانواده‌های زیادی قسمت کند.

«فرشید یزدانی» عضو هیأت امنای طلا و جواهر تهران می‌گوید: «مرحوم محمودی و برادرشان در صنف طلا و جواهر به عنوان افرادی مومن و قابل اعتماد شناخته می‌شوند. عاشق اهل بیت(ع) بوده و هستند و زبان از بیان کارها و نیت خیر آنها قاصر است.»

رئیس هیأت مدیره سرای اردیبهشت بازار تهران ادامه می‌دهد: «پس از ساخت حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع)، کمتر می‌توانستیم آنها را در محل کارشان ببینیم؛ چرا که همیشه در حال برگزاری مراسم برای ائمه اطهار(ع) در حسینیه یا کمک به آسیب‌دیدگان در شهر تهران و شهرهای دیگر بودند. آنها نه تنها با ساخت این حسینیه اعظم، کار جهادی انجام دادند، بلکه با کارهای جهادی در سراسر کشور، کمک حال خانواده‌های زیادی شدند؛ چرا که همیشه و در هر موقعیت و مشکلی، سینه سپر کردند و عقب ننشستند.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی با اشاره به بیماری مرحوم محمودی می‌گوید: «بارها از او خواستم به فکر سلامتی خود باشد، اما همیشه می‌گفت هرچقدر بیشتر عمر کنم، ممکن است بارم سنگین‌تر شود. او شبیه کسانی رفتار می‌کرد که در یک مسابقه شرکت کرده و می‌خواهد در فرصت کمی که دراختیار دارد، بهترین نتیجه را کسب کند. الحق که درست فکر و عمل کرد و توانست در عمر کوتاه خود، منشأ کارهای خداپسندانه زیادی شود.»

یزدانی به یکی از خصلت‌های مرحوم محمودی اشاره و عنوان می‌کند: «او برای کمک به نیازمندان، تهیه جهیزیه برای زوج‌های کم‌بضاعت و بازسازی خانه سیل‌زده‌ها و زلزله‌زده‌ها، از آبروی خود مایه می‌گذاشت. کسی بود که دنبال طلب خود نمی‌رفت، اما وقتی متوجه می‌شد خانواده‌ای دچار مشکل شده، نه تنها از دارایی خود می‌بخشید، بلکه سراغ دیگران می‌رفت و به هر طریقی سعی می‌کرد رضایت آنها را برای کمک به نیازمندان جلب کند. او ذوب در اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) شده بود و در این مسیر حاضر بود سلامتی خود را هم فدا کند. به همین خاطر باید گفت فقدان ایشان، فقدانی برای جامعه حسینیان کشور است.»

کریم پشتیبان من بود

مرحوم کریم محمودی حدود ۱۲ سال داشت که پدرش را از دست داد. همان زمان، برادرش «عظیم محمودی» مسئولیت او و ۷ خواهرش را برعهده گرفت و همگی را سامان داد. به همین دلیل، مرحوم محمودی همیشه به برادرش احترام ویژه‌ای قائل بود و بدون اجازه او کاری انجام نمی‌داد. حاج عظیم محمودی می‌گوید: «همه فکر می‌کنند من پشتیبان کریم بودم، اما درحقیقت، من به او دلگرم و توانستیم کارهای زیادی انجام دهیم. این حسینیه با تلاش او ساخته شد و به نوعی می‌توان گفت ستون و علمدار اینجا بود.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی به یکی از خصلت‌های مرحوم محمودی اشاره و عنوان می‌کند: «کریم ترسی از انجام کارهای خیر نداشت و همیشه به من قوت قلب می‌داد. یادم می‌آید در زمان حفاری این حسینیه باران زیادی بارید. اطرافیان گفتند ممکن است دیواره‌های زیرزمین فرو بریزد و همین عامل باعث شد تا سکته کنم. ۱۰ روز بعد که از بیمارستان مرخص شدم و مستقیماً به حسینیه رفتیم، دیدم برادرم آهن‌ها و مصالح موردنیاز برای ساخت حسینیه را تهیه کرده تا خیال من از این بابت راحت شود. او از به زبان آوردن واژه «نه» اجتناب می‌کرد و وقتی کسی کمک می‌خواست، بلافاصله قبول می‌کرد. وقتی می‌گفتم انجام این کار سخت است یا پول زیادی می‌خواهد، با لبخندی بر لب می‌گفت خدا می‌رساند. حتی قبل از عید که به ملاقات شهردار منطقه رفتیم، به یکباره از ایشان خواست زمینی ۱۰ هزار متری به ما بدهد تا در آن درمانگاه بسازیم. من همان جا اعتراض کردم و گفتم ساخت درمانگاه در چنین زمینی از عهده ما خارج است، اما گفت نترس، حتماً می‌سازیم و به ساکنان منطقه ۱۹ می‌دهیم تا مجبور نشوند برای درمان به مناطق دیگر بروند.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد
دوخت ماسک و لباس برای کادر درمان در دوران اوج‌گیری کرونا

وی ادامه می‌دهد: «او واهمه‌ای از موقعیت‌های دشوار نداشت. یکسال برای کمک به زلزله‌زده‌ها در کرمانشاه حضور داشت و حدود یکسال هم برای بازسازی یک روستا در سیل لرستان، از خانه‌اش دور ماند. ۱۰ روز به صورت شبانه‌روزی برای سیل‌زده‌های خوزستان و شهر آق قلا آشپزی و تمامی وسایل موردنیاز ۲۰ خانواده سیل‌زده شهر گرمی در اردبیل را تهیه کرد. ارسال ۲۰ سری جهیزیه به کمیته امداد سراب و ۱۰ سری جهیزیه برای دختران کم‌بضاعت شهر هریس هم، از کارهای دیگر او بود. کریم در جنگ لبنان و اسرائیل هم می‌خواست آشپزخانه‌ای در مرز سوریه دایر کند و خلاصه اینکه هر جا احساس می‌کرد نیازمند یا افرادی وجود دارد که به مشکل خورده‌اند، سراغ‌شان می‌رفت.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد
تهیه و ارسال جهیزیه برای زوج‌های نیازمند

محمودی، دغدغه اصلی برادر مرحومش را رسیدگی به نیازمندان معرفی می‌کند و می‌گوید: «وقتی آثار بیماری در قسمت‌های مختلف بدن او عود کرد و در بیمارستان بستری شد، حال خوبی نداشت و نمی‌توانست حرف بزند. یک روز که به ملاقاتش رفتم، پزشک او گفت برادرت بارها کلمه «سبد» را بر زبان آورده است. شما می‌دانید منظورش چیست؟ فهمیدم که او به فکر سبد کالای ۳۱۳ خانواده‌ای است که اواخر هر ماه برایشان ارسال می‌کنیم. برای همین، دخترانم را برای آماده‌سازی سبد کالا به حسینیه فرستادم و کریم با شنیدن این خبر از زبان همسرش، آرام گرفت.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد
برپایی جشن ازدواج برای زوج‌های کم‌بضاعت

از مرحوم محمودی ۲ دختر ۱۸ و ۱۲ ساله به یادگار مانده و به شهادت پدرزن و اطرافیانش، او علاقه زیادی به همسرش داشته است.

«محرم اکبرنیا» می‌گوید: «یکی از نعمت‌های بزرگی که خداوند به من و خانواده‌ام داده بود، دامادی خیّر و محترم به نام کریم محمودی بود. همیشه رضایت همسرش را برای کمک به دیگران و عزیمت به شهرهای دیگر می‌گرفت. مدام از همسرش حلالیت می‌گرفت که مجبور است او و بچه‌هایش را در خانه تنها بگذارد و کنار آسیب‌دیدگان بماند تا وضع زندگی آنها سروسامان پیدا کند.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد
بازسازی خانه نیازمندان

وی با بیان اینکه مرحوم محمودی حرمت او و خانواده‌اش را نگه می‌داشت، می‌گوید: «او از بی‌احترامی به بزرگترها و غیبت بیزار بود و کانون خانواده‌اش را چنان گرم و شاد نگه داشته بود که بقیه او را الگوی خود در همسرداری و فرزندداری قرار داده بودند.»

الگوسازی در جامعه با معرفی خیّران

«مهدی فتح‌الله‌زاده» از خیّران منطقه ۱۹ است که آخرین بار زمینه آزادی ۲۰ بانوی زندانی را با کمک خیّران فراهم کرده و این روزها درحال تهیه ۱۴ سری جهیزیه برای نوعروسان نیازمند و ۱۴ دستگاه ویلچر برای بیماران کم‌بضاعت است. وی می‌گوید: «هر کسی الگویی در کار و زندگی‌اش دارد و الگوی من هم مثل بسیاری از جوان‌ها، مرحوم کریم محمودی است.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

وی ادامه می‌دهد: «او با وجود بیماری، سخت کار می‌کرد و خیلی‌ها مثل من از دیدن انرژی و توان او بهت‌زده می‌شدیم. مگر یک نفر تا چه حد می‌تواند فعال باشد و به صورت همزمان، چند کار خیر را انجام دهد؟ او نه تنها مراسم مذهبی و ملی متعددی در این حسینیه وسیع با حضور هزاران نفر از مردم برگزار می‌کرد که تأمین هزینه‌های آن دشوار بود، بلکه در همان زمان کمک حال بسیاری از خانواده‌های بی‌بضاعت بود. یکی دیگر از خصلت‌های او، دل به دریا زدن و نترسیدن از مشکلات و گرفتاری‌ها بود. وقتی می‌خواست به کمک کسی برود، اصلاً فکر نمی‌کرد که ممکن است دچار دردسر شود. نمونه‌اش دوخت ماسک و لباس برای کادر درمان در دوران اوج‌گیری کرونا بود. آن زمان که خیلی‌ها برای حفظ سلامتی خود، حتی سراغ نزدیکان خود نمی‌رفتند، مرحوم محمودی سلامتی خود را کف دست گرفته بود و همراه با خادمان و خیاط‌ها در حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) مشغول دوخت ماسک و لباس شد. همان زمان، سبدکالا برای خانواده‌های نیازمند و افرادی تهیه کرد که به دلیل بیماری کرونا درآمدی نداشتند.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

فتح‌الله‌زاده با قدردانی از مسئولان موسسه همشهری به خاطر پرداختن به زندگینامه و فعالیت خیّرانی همچون محمودی می‌گوید: «این اقدامات باعث الگوسازی در جامعه می‌شود و حتی به نظرم رسید مستندی از زندگی مرحوم محمودی بسازیم تا نوجوانان و جوانان از چنین اشخاصی الگو بگیرند و از سوی دیگر، نام و یاد آنها زنده بماند.»

دل‌های زیادی شکست

دلنوشته‌های زیادی از سراسر کشور در فراغ محمودی نوشته و به خادمان حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) ارسال شده است که نمونه‌اش فردی به نام مددی از سرپل ذهاب بود. وی در این دلنوشته با ذکر خدمات خداپسندانه مرحوم محمودی در جریان زلزله شدید سال۱۳۹۶ در این منطقه، عنوان کرده که آن زمان به تازگی ازدواج کرده و با نوعروسش، زندگی مشترک خود را شروع کرده بودند، اما امید آنها در چند روز به یأس تبدیل و خانه آنها در این زلزله تخریب شد. وی با بیان اینکه مرحوم محمودی بارها برای زلزله‌زده‌ها کانکس تهیه کرده بود، از او به عنوان خادمی زحمتکش یاد کرده که بی‌مزد و منت، همانند شخصی که خودش نیز دچار حادثه شده، تمامی مشکلات را به جان خرید و آنقدر بین زلزله‌زده‌ها ماند تا همگی اسکان پیدا کرده و زندگی‌شان سامان پیدا کند.

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد
مراسم بزرگداشت مرحوم محمودی

در کنار این موضوع، بیش از ۱۰هزار نفر از مسئولان و مردم در مراسم تدفین، شام غریبان و بزرگداشت خادم‌الحسین(ع) مرحوم محمودی شرکت کردند و برنامه‌های متعددی هم از سوی حسینیه و مساجد تهران و شهرستان‌ها از جمله جامعه حسینیان تهران و اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سراب برای قدردانی از اقدامات خیرخواهانه او برگزار شد.

پذیرایی از این عزاداران برعهده خادمان حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع) انجام شد که همگی حال خوشی نداشتند؛ چرا که به گفته «داود صدقی» اکنون این حسینیه ۶۹سرباز دارد که بدون سردار مانده‌اند.

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد
تعدادی از خادمان حسینیه اعظم مکتب‌العباس(ع)

وی می‌گوید: «همه ما را برادر خطاب و باور کنید بیش از بقیه کار می‌کرد. او تبحر خاصی در گفت‌وگو داشت و می‌دانست با هر کسی چگونه رفتار کند. به همین خاطر، خیلی‌ها عاشق منش او شده بودند و به این خاطر، هزاران نفر در مجالس بزرگداشت او شرکت کردند، درصورتی که تعداد همشهریان او کمتر از ۷۰۰نفر است و بقیه سیاه‌پوشان و عزاداران، کسانی بودند که رابطه فامیلی با او و برادرش نداشتند.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد

«عیسی اکبرنیا» هم که از بنای این حسینیه تاکنون به عنوان خادم در این مکان مذهبی تلاش کرده، به شب‌های ماه مبارک رمضان اشاره می‌کند که مرحوم محمودی بعد از افطار تا سحر در این حسینیه کار و خودش با فرغون مصالح جابه‌جا می‌کرد.

وی می‌گوید: «آن زمان که حسینیه ساخته نشده بود، مرحوم محمودی با دست خالی و البته با مایه گذاشتن از جان خود تلاش کرد تا پایه‌های این حسینیه علم و به محلی برای گردهمایی هزاران نفر در مناسبت‌های مختلف ملی و مذهبی تبدیل شود.»

چطور آقا کریم مرزهای نیکوکاری را درنوردید؟ | یک تنه کار هزار سرباز را انجام می‌داد



لینک منبع خبر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا