خط و نشان مقام اسرائیلی برای ترکیه | تهدید ترکیه برای تحرکات نظامی در این منطقه

به گزارش همشهریآنلاین به نقل از تسنیم، در بخش نخست این گزارش، به این اشاره شد که اظهارات «شی گال» از مقامات نظامی – امنیتی رژیم صهیونیستی، توجه بسیاری از رسانهها و تحلیلگران ترکیه را جلب کرده و علاوه بر سرویس اطلاعاتی میت ترکیه، چند مقام نظامی نظیر دریاسالار اُز جم، به سخنان او پاسخ دادهاند. او قبلاً، بارها علیه ترکیه موضعگیری کرده اما این بار در مصاحبهای مفصل با یک روزنامه در قبرس، آشکارا ترکیه را تهدید کرده است.
گال یک مشاور ارشد استراتژیک است و به عنوان معاون رئیس روابط خارجی در صنایع هوافضای رژیم صهیونیستی (IAI) و تحلیلگر در زمینه ارتباطات دفاعی و بحرانی است. این عامل صهیونیستی، به این اشاره کرده که اتحاد بین اسرائیل و یونان اهمیت ویژهای دارد و تحرکات پهپادی، موشکی و راداری ترکیه در بخش شمالی جزیره قبرس، با واکنش روبرو خواهد شد.
سخنان گال نشان داده که رژیم صهیونیستی، قبرس را به عنوان شریک کلیدی در اتحاد سه جانبه با یونان، با هدف همکاری در زمینه انرژی، هماهنگی نظامی و موازنات منطقهای میبیند.
شی گال، ترکیه را به عنوان یک «قدرت منطقهای با جاهطلبیهای تهاجمی» توصیف میکند و نگرانی خود را در مورد گسترش نظامی، حضور دریایی و موضع قاطع آن در مدیترانه شرقی ابراز میکند.
او هشدار میدهد که اقدامات ترکیه به ویژه در منطقه اقتصادی انحصاری قبرس، نه تنها یک رزمایش نمادین، بلکه گامهایی استراتژیک به شمار آمده و هدف اصلی اردوغان، تغییر شکل مرزهای دریایی و دسترسی به منابع انرژی در شرق دریای مدیترانه است.
او همچنین مثلث قبرس-یونان-اسرائیل (و پروژههای مرتبط مانند کریدور هند-خاورمیانه-اروپا – IMEC) را به عنوان راهی برای تغییر شکل نقشه منطقهای از نظر سیاسی و اقتصادی و در عین حال تقویت امنیت در شرق مدیترانه تصور میکند.
اسرائیل، ترکیه را رصد میکند
پنجاه سال است که شمال جزیره قبرس در اختیار ارتش ترکیه و نیروهای پلیس این کشور است. ترکیه این اقدام را به عنوان «تامین امنیت و ثبات جمهوری ترک قبرس شمالی» قلمداد کرده اما یونان، قبرس، سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا میگویند چیزی به نام جمهوری ترک قبرس وجود ندارد و جزیره، صرفاً یک دولت دارد.
شی گال مقام صهیونیستی درباره تحرکات نظامی ترکیه در شمال جزیره قبرس میگوید: «باید خطاب به مقامات آنکارا بگویم: اشتباه نکنید! اگر از طرحی به نام خشم پوسائید سخن گفتیم، هدف از این نامگذاری و ترسیم تهدید، جلوگیری از تشدید تنش بود و نه تحریک. این نشان دهنده تلاش بازدارنده ما در برابر ترکیه است. پیام ما این است: ما شما را میبینیم، شما را رصد و توان شما را محاسبه میکنیم. اگر از خطوط قرمز ما عبور کنید، با عواقب بسیاری روبرو خواهید شد».
این نخستین بار است که یک مقام صهیونیستی به شکل آشکار، درباره حضور ترکیه در شمال قبرس، از لفظ اشغالگری استفاده کرده و میگوید: «ما به دنبال درگیری نیستیم. ما احیای مسالمتآمیز حاکمیت قبرس تحت قوانین بینالمللی را ترجیح میدهیم. سکوت و فراموشی فعلی به معنای صلح نیست. اشغال شمال قبرس به دست ترکیه، فقط یک مشکل قبرسی نیست، بلکه به یک آسیبپذیری ساختاری برای منطقه و اروپا تبدیل شده است. ولی ما با پیام آشکار، موازنه را تغییر دادیم. آنکارا اکنون با انتخابی بین پنهانکاری مداوم و تشدید پرهزینه، یا خویشتنداری و بازگشت به هنجارهای قانونی روبرو است».
منظور این مقام امنیتی رژیم صهیونیستی درباره تغییر موازنه، نصب سامانههای موشکی رژیم در بخش جنوبی قبرس است که از سوی تحلیلگران آنکارا و استانبول به عنوان تهدیدی مستقیم علیه ترکیه قلمداد شده است.
گال درباره اثر تهدیدات نظامی خود علیه ترکیه میگوید: «وقتی که من، خطوط قرمز اسرائیل درباره حضور اشغالگرانه ترکیه در شمال قبرس را ترسیم کردم، از سرویس اطلاعاتی میت تا اندیشکدههای سطح بالای وابسته به دولت، رسانهها و فرماندهان رده عالی ارتش و نیروی دریایی ترکیه، پاسخ دادند. چرا؟ چون شفافیت مواضع اسرائیل، توجه اتاق جنگ ترکیه را جلب کرد. ولی آنها باید بدانند که این یک تهدید نیست، بلکه نشانه و قطبنما است. ابزاری است که با استفاده از آن، مانع از غافلگیری شده و خویشتنداری را به ضرورتی منطقی تبدیل میکنیم. اگر آنکارا این قطبنما را نادیده بگیرد، دموکراسیهای منطقهای که با عواقب آن زندگی میکنند، آماده خواهند بود تا با هماهنگی و هدفمند عمل کنند. این یک حقیقت ساده است برای خنک کردن و نه برای شعلهور کردن. نظریه ما به نام خشم پوسایدون، فراخوانی برای جنگ نیست، بلکه پیامی از توانایی و اتحاد است. ترکیه لرزید، رسانههایش فوران کردند و ارسین تاتار مجبور شد توضیح دهد. ما صریحاً اعلام کردیم اگر ترکیه در قبرس، از خطوط قرمزمان عبور کند، برای نابودی سیستمهای دفاع هوایی، برچیدن مراکز اطلاعاتی و فرماندهی و حذف نیروهای اشغالگر برای بازگرداندن حاکمیت قبرس، اقدام خواهیم کرد. ما امیدواریم که شمال اشغالی به طور مسالمتآمیز به حاکمیت دولت رسمی قبرس بازگردد. اما اگر آنکارا پافشاری کند، مسیرهای دیگری وجود دارد و ما آمادهایم. اشغالگری ترکیه در شمال قبرس که از سال 1974 آغاز شده، برای همیشه دوام نخواهد آورد و روزهای آن به شماره افتاده است. اگر پایان این ماجرا با صلح و مسالمت باشد چه بهتر، اگر نه راهی جز به کارگیری فولاد نیست. این پیام واضح ما برای آنکارا است».
مقام نظامی – امنیتی رژیم صهیونیستی درباره رویکرد رسانههای ترکیه و نگاه تحلیلگران به مسائل مختلف میگوید: «در حال حاضر در ترکیه، نهادی به نام مرکز اطلاع رسانی نهاد ریاست جمهوری وجود دارد که مانند یک قرارگاه تبلیغاتی، کنترل تمام رسانهها را در دست گرفته است. زمانی که ما خطوط قرمز اسرائیل در برابر حضور اشغالگرانه ترکیه در قبرس را مطرح کردیم، بیش از 10 روزنامه و شبکه تلویزیونی ترکیه، واکنش نشان دادند. اما تمام گزارشها و مطالب آنها، واژه به واژه یکسان بود و نشان میداد که این متن برای همه آنها فرستاده شده تا سریعاً واکنش نشان دهند. آنها هم سریعاً خبری جعلی درباره انتقال 15 هزار نفر اسرائیلی به قبرس را منتشر کردند. دولت ترکیه، شیوه کنترل نظامی و استقرار پهپادها در شمال قبرس را در کشورهای آفریقایی نیز پیاده کرده است. در موگادیشو، پایگاه عظیم ترکیه هزاران سرباز را آموزش میدهد، یک بندر و فرودگاه تحت اختیار ترکیه هستند، یک بیمارستان نام اردوغان را بر خود دارد و یک شعبه بانک دولتی، اقتصاد سومالی را به آنکارا گره میزند. در سنگال، ترکیه استادیوم ملی را ساخته و فرودگاه بینالمللی را اداره میکند. در سراسر ساحل، نمادهای فرانسوی با هلال و ستاره عثمانی جایگزین شدهاند. مدارس، زنجیرههای تأمین و شبکههای تلویزیونی و بورسیهها، همگی در خدمت یک هدف هستند: تغییر هویت آن مناطق و نزدیک کردن آنان به ترکیه. در اروپا و بالکان، این مکانیسم شکل دیگری به خود میگیرد اما محتوا یکسان است. سازمان دولتی اوقاف و دیانت، عملاً به وزارت امور خارجه دوم تبدیل شده است. هزاران مسجد به عنوان بازوهای آنکارا عمل میکنند، امامان جماعت مستقیماً از ترکیه اعزام میشوند، بورسیهها نسلهایی را ایجاد میکنند که قطبنمای آنها به سمت استانبول است. مساجد یادبود در تیرانا و سارایوو سر بر میآورند. در آلمان، فرانسه و اتریش، کل جوامع به ساختارهای مذهبی وابسته هستند که وفاداری آنها نه به کشورهای میزبان، بلکه به آنکارا است. این قدرت نرم نیست، بلکه حاکمیت موازی است. در اینجا هسته اصلی پدیدار میشود: فرافکنی. در روانشناسی، فرافکنی مکانیسمی است که از طریق آن فرد دیگران را به خاطر کاری که خودش انجام میدهد متهم میکند. این کلید درک روایتهای ترکیه است. ترکیه فریاد کنترل اسرائیل بر قبرس را سر میدهد در حالی که خودش پنجاه سال اشغال نظامی در شمال را حفظ کرده است».
شی گال درباره دالان اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (India–Middle East–Europe Economic Corridor) و ارتباط آن با استراتژیهای رژیم صهیونیستی نیز گفته است:«اتصال هند از طریق عربستان سعودی، اردن و اسرائیل به بنادر مدیترانه شرقی و از آنجا به اروپا، برای تبدیل منطقه از یک خط گسل درگیریها به یک مرکز اتصال طراحی شده بود. حمله 7 اکتبر نه تنها حمله به اسرائیل بود، بلکه ضربهای به این دالان نیز بود. این کریدور را مسدود کرد و میدان را برای چین با طرح کمربند و جادهاش، برای ترکیه با کریدور میانیاش و برای ایران و قطر، باز گذاشت. اما دالان از دست نرفته و فقط به حالت تعلیق درآمده است. احیای آن ممکن و ضروری است. در صورت تمدید، چیزی بیش از یک مجرای کالا خواهد بود. این همان جایی است که مثلث اسرائیل-قبرس-یونان وارد میشود. قبرس لنگرگاهی در قلب مدیترانه است، دروازهای که آسیا از طریق آن به اروپا وارد میشود، یونان ستون ناتو و اسرائیل یک قدرت فناوری و امنیتی است. این مثلث با هم میتوانند مدیترانه شرقی را به قطب انرژی، داده، تجارت و حمل و نقل تبدیل کنند و جایگزین کریدورهای طراحی شده در پکن و آنکارا شوند. در این میان، هند هم نقش مهمی دارد. اگر چه هند ضمیمه این گذرگاه نیست. ولی محوری است که به این کریدور معنا میبخشد. برخلاف ترکیه که حاکمیت خود را به مسکو، تهران و پکن واگذار کرد، هند در برابر یک بلوک ضد غربی سر تعظیم فرود نمیآورد. این کشور استقلال استراتژیک ایجاد میکند: عضوی از بریکس با درهای باز به روی واشنگتن و بروکسل، سرمایهگذار در بنادر حیفا و زیرساختهای اسرائیل، شریکی در حال تعمیق با خلیج فارس. بنابراین، نقش هند دوگانه است. در داخل، فشار محور چین-پاکستان-ترکیه را میشکند. در خارج، به مدیترانه معنای جدیدی میبخشد و آن را به نقطه ورود به اقیانوس هند میداند. دهلی میداند که اقیانوس هند از سواحل اسرائیل و قبرس، آغاز میشود و هر کسی که مدیترانه شرقی را امن کند، دروازه آسیا را امن کرده است. اینجاست که رقابت با ترکیه تشدید میشود و علاوه بر کریدور میانی، جاده توسعه عراق از فاو به مرسین، برای آنکارا اهمیت دارند».
سخنان این چهره نظامی – امنیتی رژیم صهیونیستی، نشان دهنده اختلافات مهم بین ترکیه و رژیم اسرائیل در شرق مدیترانه است.