چرا غرب دنبال برجستهسازی نام کره شمالی است؟
به گزارش ایسنا، به نقل از نور نیوز: در روزهای اخیر موج گستردهای از اتهام زنیها علیه کره شمالی با محوریت ارسال تسلیحات و نیرو به روسیه برای مشارکت در جنگ اوکراین از سوی غرب اجرا شده است. بلینکن وزیر خارجه آمریکا مدعی است که حدود ۸ هزار سرباز از کره شمالی به غرب روسیه رفته و طی روزهای آینده مستقیما وارد درگیریهای اوکراین میشوند. در همین حال، آژانس اطلاعات دفاعی کره جنوبی در نیز مدعی شده که احتمالاً یک واحد پیشروی از نیروهای کره شمالی در خط مقدم میدان نبرد در جنگ روسیه و اوکراین مستقر شده است. کیم یونگ-هیون وزیر دفاع کره جنوبی ادعا کرد که کره شمالی حدود یک هزار موشک به روسیه فرستاده است.
لوید آستین وزیر دفاع آمریکا نیز گفت: کرملین یونیفورم و تجهیزات روسی را در اختیار این سربازان کره شمالی قرار داده است و همه اینها نشان میدهد که روسیه قصد دارد از این نیروهای خارجی در عملیات خط مقدم در جنگ علیه اوکراین استفاده کند. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا نیز گفت که اگر نیروهای کرهشمالی وارد اوکراین شوند، کی یف باید پاسخ دهد. همچنین اتحادیه اروپا به کره شمالی و روسیه درباره استقرار نیرو از کره شمالی برای استفاده از آنها در جنگ با اوکراین هشدار داده است. در واکنش به این ادعاها واسیلی نبنزیا نماینده دائم روسیه در سازمان ملل گزارشهای ادعایی را رد و آنها را اتهامی بی اساس خواند.
ائتلاف و هماهنگی میان آمریکا و برخی شرکای اروپایی آن با پوشش رسانهای گسترده علیه روابط کره شمالی و روسیه در حالی صورت میگیرد که در باب آن نکاتی چند قابل توجه است.
نخست آنکه به رغم ادعاهای سران کی یف مبنی بر عملیاتهای گسترده در خاک روسیه با تکیه بر تسلیحات غربی، گزارش ها و شواهد میدانی از وضعیت بحرانی ارتش اوکراین و مزدوران خارجی آن حکایت دارد چنانکه گزارش روزنامه “نیویورک تایمز”، روسیه در ماه اکتبر به بزرگترین دستاوردهای سرزمینی خود دست یافته است که شامل پیشروی به سمت کرسنوارمییسک و تحت کنترل درآوردن مناطق مسکونی بسیار و تصرف دو شهر استراتژیکی اوگلددار و سلیدوو میشود. ضمن اینکه ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین نیز اعتراف کرد که نیروهای مسلح این کشور به دلیل کمبود نیروی انسانی در جبهه در حال عقب نشینی از مواضع خود هستند.پوتین نیز در سخنانی عنوان میکند که ارتش روسیه نیروهای اوکراین را در استان کورسک به محاصره درآوردهاند.
بر این اساس همچون گذشته که غربیها با حاشیهسازی به دنبال اهمیت زدایی از شکستههایشان در برابر روسیه بودهاند اکنون نیز سناریو بزرگنمایی کره شمالی را میتوان راهکاری تکراری در این زمینه دانست.
دوم آنکه رفتار غربیها در قبال اوکراین بی ارتباط با انتخابات آمریکا نمیباشد. در حالی سران کاخ سفید برآنند تا با بزرگنمایی اقدامات ادعایی درباب آتش بس در غرب آسیا(غزه و لنبان) چهرهای صلح طلب از هریس به نمایش گذارند که همزمان برآنند تا اوکراین را به لولویی برای ترساندن مردم از آمدن ترامپ قرار دهند. البته آنها همزمان نیز با خرج کردن از سیاست خارجی و مباحثی همچون تهدیدات بیرونی علیه انتخابات آمریکا برآنند تا مسائلی همچون تقلب در برگزاری انتخابات را به حاشیه برآنند چنانکه در روزهای اخیر گزارشهایی در باب تخلفات انتخاباتی در برخی ایالتهای منتشر شده که کاخ سفید با ادعای هکرها و دخالتهای روسیه به دنبال توجیه آن بودهاند.
سوم آنکه اروپا و آمریکا در حالی برآنند تا ابعاد جدیدی از ارسال تسلیحات و نیرو به اوکراین را اجرایی سازند که نزدیک بودن فصل سرما و تشدید بحران اقتصادی در بسیاری از کشورهای اروپایی زمینه ساز اعتراضات مردمی به جنگ افروزی در اوکراین شده است. این شرایط نابسامان اقتصادی چنان است که اخیرا انگلیس اعلام کرده است یارانه سوخت سالمندان را قطع خواهد کرد در آلمان نیز گزارشها از افزایش نسبی تورم و نارضایتی شدید مردم از دولت شولتز و حتی افزایش درخواستها برای برگزاری انتخابات زودهنگام حکایت دارد.
در این شرایط غربیها برای آغاز دور جدید ارسال تسلیحات به اوکراین به دنبال توجیهی هستند تا امنیت را به اولویت جوامع خود مبدل سازند در عین آنکه مسئله کمبود نیروی اوکراین را نیز رفع نمایند. غربیها که پیش از این در مقاطعی ادعای ارسال تسلیحات چینی و پهپادها و موشکهای ایرانی را مطرح کرده بودند که هرگز نیز برای ادعایشان سندی ارائه نکرده اند، این بار اعزام نیرو و تسلیحات کره شمالی را بهانه این رفتار قرار دادهاند. به عنوان نمونه هیل مینویسد که نمایندگان کنگره آمریکا از هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه از بایدن خواسته اند به لهستان اجازه دهد موشکهای روسیه را بر فراز اوکراین ساقط کند. وزیر امور خارجه کانادا از کشورهای غربی خواست به اوکراین اجازه دهند با تسلیحات دوربرد غربی که در اختیار این کشور قرار گرفته، به عمق خاک روسیه حمله کند.
این رویکرد جنگ افروزانه در لوای نام حضور نظامیان کره شمالی زمانی آشکارتر میشود که همزمان آندری سیبیها وزیر خارجه اوکراین از متحدان و حامیان خود خواسته همه محدودیتها را در رابطه با حمله این کشور به خاک روسیه لغو کنند.
این سوء استفاده برای توجیه افزایش ارسال تسلیحات چنان است که روسیه اخیرا اعلام کرد که لندن از کریدور دریای سیاه در زمینه تامین سلاح برای کییف استفاده میکند. همچنین نیکولای پاتروشف دستیار رئیس جمهور روسیه اعلام کرد که آمریکا و هم پیمانان آن در ناتو در حال برنامهریزی برای تغییر ساختار دریای سیاه و استفاده از آبراههای داخلی اروپا برای اهداف نظامی به منظور دسترسی به دریای سیاه هستند.
چهارم آنکه رفتار شناسی غربیها نشان میدهد که بخش عمدهای از تحرکات آنها بر اساس راهبرد امنیت ملی آمریکا تدوین و اجرا شده و اروپاییها که عملا استقلال سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را قربانی همراهی با منافع آمریکا کردهاند اکنون نیز در بازی واشنگتن ایفای نقش میکنند. اروپاییها در حالی گرفتار منفعت طلبی آمریکا در جنگ اوکراین و بحرانهای غرب آسیا شدهاند، اکنون ورود گستردهتر به ضلع سوم بازی آمریکایی یعنی شرق آسیا را در پیش گرفته اند. هر چند که اروپاییها این روزها مدعی مقابله با مشارکت کره شمالی در جنگ اوکراین هستند اما در عمل این ادعا پوششی برای شرقگرایی آنها است. شرق گرایی که اولا به دنبال تشدید محاصره و فشار نظامی و امنیتی بر چین است. ثانیا غرب با ادعای مقابله با کره شمالی به دنبال سرکیسه کردن کشورهایی همچون ژاپن و کره جنوبی برای تامین بخشی از هزینههای ناتو و جنگ اوکراین است چنانکه زلنسکی در مصاحبه با تلویزیون کره جنوبی اعلام کرد که در واکنش به همکاریهای نظامی روسیه و کرهشمالی، به زودی برای تهیه تسلیحات نظامی به سئول درخواست خواهد داد. غرب همزمان با ایجاد رقابت تسلیحاتی در شرق اسیا به دنبال کسب منافع مالی گسترده است چنانکه زمانی با ایران هراسی در قبال کشورهای عربی چنین میکرد.
ثالثا غرب هر چند ادعا دارد که به دنبال حمایت از کره جنوبی و ژاپن و سایر متحدانش در شرق آسیاست و توسعه ناتو و نظامی گریاش را در این مناطق توجیه میکند اما در حقیقت غرب به دنبال گسترش نفوذ نظامی در شرق و در نهایت مانع سازی در برابر تبدیل شدن این منطقه به قطب اول اقتصاد جهان در قالب اتحادیههای منطقهای و طرحهایی همچون جاده ابریشم است. این امر را در توافقات اخیر غرب با کشورهای این منطقه میتوان مشاهده کرد چنانکه ژاپن و اتحادیه اروپا یک توافق امنیتی و دفاعی جدید امضا کردند که شامل همکاریهای نظامی، تبادل اطلاعات و امنیت فضایی است و برای مقابله با تهدیدهای منطقهای و افزایش توان دفاعی مشترک طراحی شده است.جوزپ بورل مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این پیمان را اولین توافقنامه بین اتحادیه اروپا و یک کشور منطقه آسیا-اقیانوسیه خواند و آن را اقدامی بهموقع دانست. براساس این گزارش، از دیگر نکات این توافقنامه، افزایش هزینههای نظامی ژاپن تا سال ۲۰۲۷ میلادی (۱۴۰۶ شمسی) به ۲ درصد تولید ناخالص داخلی است. ژاپن و کره جنوبی اخیرا توافقات نظامی با آمریکا نیز امضا کردهاند.
در اصل غرب برآن است تا از نداشتن استقلال نظامی کشورهایی همچون کره جنوبی و ژاپن که وابسته به نظامیان آمریکایی هستند، برای برهم زدن اقتصاد شرق آسیا و حفظ نظام سرمایه داری بهره برداری نماید چنانکه این دو کشور برخلاف منافع اقتصادی و منطقهای خویش تحت فشار غرب به رقابت ناسازنده با چین و روسیه و مشارکت در اعمال تحریمها علیه کشورهایی همچون ایران پرداختهاند.
پنجم آنکه در مقطع کنونی رژیم صهیونیستی از یک سو به خاطر نسل کشی در فلسطین و لبنان منفور جهانیان است و از سوی دیگر اشغالگری آن در غزه و لنبان شکست خورده است، به نظر میرسد که غرب با ادعای آتش بس و نیز حاشیهسازی همچون ادعای نقش کره شمالی در جنگ اوکراین و تهدیدات موشکی و پهپادی ایران برای اروپا به دنبال انحراف افکار عمومی از تحولات غرب آسیاست در عین آنکه با ادعای اولویت بودن امنیت اروپا در برابر تهدیدات روسیه و متحدانش به توجیه کم کاریها در برابر جنایات رژیم صهیونیستی و فاجعه انسانی در فلسطین و لبنان میپردازد.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت غرب که این روزها از جنون زدگانی همچون زلنسکی و نتانیاهو برای اجرای راهبرد تامین منافع در قالب بحرانسازی در غرب آسیا و پیرامون اروپا بهره میگیرد برآن است تا این جاه طلبی یک جانبه گرایانه را به شرق آسیا نیز گسترش دهد در حالی که پیش زمینه این تحرکات را اقدامات تحریک آمیز در تایوان و نیز نظامی سازی منطقه به بهانه حمایت از کره جنوبی و ژاپن علیه کره شمالی تشکیل میدهد. رفتاری که بار دیگر نشان میدهد یکجانبه گرایی غرب تهدیدی برای تمام بشریت است و راهکار مقابله با ان نیز تقویت چند جانبهگرایی و دوری کشورهای از گرفتار آمدن در بازی تنشآفرین آن میباشد. آنچه امروز در شرق آسیا جریان دارد سندی آشکار بر این حقیقت است که نداشتن استقلال نظامی در نهایت استقلال اقتصادی و سیاسی را نیز بر باد خواهد داد چنانکه امروز کره جنوبی و ژاپن به دلیل سلطه نظامی آمریکا بر آنها گرفتار بازی بحرانساز آمریکا شدهاند که هزینههای سنگین اقتصادی و سیاسی برای آنها به همراه خواهد داشت هر چند در ظاهر با ادعای مقابله با کره شمالی و حمایت از اوکراین به دنبال سرپوش نهادن بر این مسئله هستند.
انتهای پیام