آخرین اخباراستان ها > اصفهان

۱۶ آذر؛ فرصتی برای دیدن و شنیدن شدن دانشجویان


روز دانشجو، ۱۶ آذر، فرصتی است تا اهمیت جایگاه دانشجویان در جامعه مورد توجه قرار گیرد. این روز یادآور تلاش‌ها و مبارزاتی است که دانشجویان برای آزادی، عدالت و پیشرفت انجام داده‌اند. از گذشته تاکنون، دانشجویان همواره نقش مهمی در تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایفا کرده‌اند. دانشگاه‌ها، علاوه بر مکانی برای آموزش و پژوهش، بستری برای رشد آگاهی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی محسوب می‌شوند. دانشجویان با توانایی و انگیزه خود، مسیرهای تازه‌ای در علم و فرهنگ ایجاد کرده‌اند. با این حال، مسیر پیشرفت آن‌ها همواره با چالش‌هایی همراه بوده است.

مسائل معیشتی، محدودیت‌های آموزشی و دغدغه‌های آینده شغلی از جمله موانعی هستند که زندگی دانشجویی را تحت تأثیر قرار داده‌اند. برای درک بهتر این چالش‌ها و فرصت‌ها، امسال در آستانه روز دانشجو با سه نفر از دانشجویان رشته‌های مختلف گفت‌وگو کرده‌ایم. هدف از این مصاحبه‌ها، شنیدن صدای واقعی دانشجویان و بازتاب دیدگاه‌های متنوع آن‌ها بوده است. هر یک از این افراد، با تجربیات و نگاه خاص خود، تصویری روشن از فضای دانشگاهی امروز ارائه داده‌اند.

امیدواریم این مصاحبه‌ها بتوانند به شناخت دقیق‌تر وضعیت دانشجویان کمک کنند. روز دانشجو، فرصتی برای ارج نهادن به تلاش‌ها و آرمان‌های دانشجویان است. آینده‌ای بهتر، تنها با حضور فعال و آگاهانه این قشر تأثیرگذار رقم خواهد خورد.

۱۶ آذر؛ فرصتی برای دیدن و شنیدن شدن دانشجویان

علی عابدینی، دانشجوی کارشناسی حرفه‌ای کوچینگ کسب‌وکار در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: گمان من، زمانی که دوران لیسانس را گذراندم و اکنون نزدیک به بیست سال است که در فضای کسب‌وکار، بازار و صنعت فعالیت می‌کنم، یکی از مهم‌ترین نکاتی که همیشه ذهنم را به خود مشغول کرده، این است که اگر دانشجویان در حین تحصیل بتوانند تجربه‌ای عملی از بازار کار داشته باشند، کمک شایانی به آینده‌ شغلی و رشدشان خواهد کرد.

وی افزود: خودِ من، وقتی وارد بازار کار شدم، مثل بسیاری از افراد دیگر که صرفاً درس خوانده بودند و بعد از پایان تحصیلات و خدمت وارد صنعت شده بودند، با دشواری‌های زیادی روبه‌رو شدم. فاصله‌ میان آنچه در دانشگاه به‌صورت تئوری آموخته بودم با واقعیت‌های فضای عملی، بسیار زیاد بود؛ گویی که هیچ شباهتی بین این دو وجود نداشت. بسیاری از مطالبی که خوانده بودم، تازه در حین کار دوباره برایم زنده می‌شدند و به یاد می‌آوردم که چه چیزهایی را یاد گرفته بودم و اکنون باید چگونه اجرا کنم.

این دانشجوی مقطع کارشناسی ادامه داد: این فاصله، ریشه در دوری از فضای واقعی داشت. تئوری قطعاً ضروری و پایه‌ای است، اما اگر هم‌زمان با آن، دانشجویان بتوانند در قالب پروژه‌های مرتبط، کارهای پاره‌وقت یا هر نوع ارتباطی با صنعت، تجربه‌ای عملی نیز کسب کنند، تأثیرات بسیار مثبتی خواهد داشت. این تجربه‌ها کمک می‌کنند که افراد، هنگام ورود به فضای کاری، غافلگیر نشوند و به‌اصطلاح درگیر شوک‌های ناشی از تفاوت‌های میان تئوری و عمل نشوند.

عابدینی گفت: یکی از روش‌هایی که می‌تواند این فاصله را کاهش دهد، مشارکت دانشجویان در پروژه‌های مرتبط با رشته‌ تحصیلی‌شان است؛ چه به شکل پاره‌وقت و چه در قالب تعامل با صنایع. این امر نه‌تنها موجب می‌شود که آموخته‌های تئوری بهتر در ذهن جا بیفتند، بلکه آمادگی لازم برای ورود به بازار کار را نیز فراهم می‌کند.

وی اضافه کرد: علاوه بر این، موضوعی که اهمیت بالایی دارد، این است که انتخاب رشته‌ تحصیلی باید با توانایی‌ها، استعدادها و شخصیت افراد هماهنگ باشد. اگر رشته‌ای که فرد انتخاب می‌کند، بر اساس علایق و توانایی‌های او باشد، تحصیل و کار تبدیل به قطعات پازلی خواهند شد که در کنار هم، مسیر زندگی او را می‌سازند. امروزه، با کمک مشاوران و تست‌های علمی دقیق، می‌توان این هماهنگی را بهتر ایجاد کرد، اما مشکل اصلی زمانی به وجود می‌آید که فرد در رشته‌ای تحصیل می‌کند که نه علاقه‌ای به آن دارد و نه با توانایی‌هایش همخوانی دارد. در چنین حالتی، او مجبور می‌شود برای هرکدام از این فعالیت‌ها زمانی جداگانه اختصاص دهد و این جدایی میان تحصیل و علاقه، فشار روانی و جسمی زیادی ایجاد می‌کند.

دانشجوی رشته کسب‌وکار گفت: در مقابل وقتی علاقه و هدف در یک مسیر باشند، تمام فعالیت‌ها به بخشی از زندگی تبدیل می‌شوند که انجامشان لذت‌بخش است. این حالت را می‌توان به تمرین سخت یک ورزشکار در باشگاه تشبیه کرد؛ ورزشکاری که می‌داند این فشارها برای چه هدفی است، از مسیر لذت می‌برد و روزبه‌روز انگیزه‌ بیشتری پیدا می‌کند، بنابراین زمانی که رشته‌ تحصیلی و فعالیت کاری در یک راستا باشند، فرد هم از تحصیل لذت می‌برد و هم از کار و در نهایت به‌جای تجربه‌ فشار از تمام این مراحل بهره‌مند می‌شود.

وی ادامه داد: از زاویه‌ای که می‌توان به تعامل دانشگاه با دانشجویان نگریست، نخست باید به نقش و وظایف اصلی هر یک توجه کنیم. نخستین گام در این مسیر، شناخت صحیح جایگاه دانشجو است. دانشجو، به معنای کسی است که خود به دنبال دانش می‌رود، نه کسی که صرفاً منتظر انتقال دانش باشد. تفاوت اساسی میان دانشجو و دانش‌آموز در همین خودجوشی در یادگیری نهفته است. دانش‌آموز در مراحل پیشین تحصیل، بیشتر به یادگیری منفعلانه تکیه دارد، اما دانشجو باید مسیر کشف و یادگیری را خود به دست گیرد.

عابدینی اظهار کرد: دانشگاه نباید محلی باشد که دانشجو صرفاً بنشیند، گوش دهد و رونویسی کند؛ بلکه باید محیطی باشد برای دریافت سرنخ‌هایی که او را به سوی تحقیق و جست‌وجوی عمیق‌تر هدایت کنند. این تغییر رویکرد، اولین گام در ایجاد استقلال فکری و توانمندی در دانشجو است.

این دانشجو گفت: نکته دوم، انتظاراتی است که از دانشجو، چه از سوی خودش و چه از سوی خانواده و جامعه، وجود دارد. متأسفانه در بسیاری موارد، این انتظارات از ابتدا به اشتباه شکل می‌گیرند. گاه مشاوره‌های نادرست و جهت‌دهی‌های غلط موجب می‌شود دانشجویان وارد رشته‌هایی شوند که با علاقه، توانایی یا استعداد واقعی‌شان همخوانی ندارد. به‌طور مثال به دلیل نگاه اقتصادی یا اجتماعی، به آن‌ها توصیه می‌شود که در رشته‌های پزشکی یا مهندسی تحصیل کنند، بی‌آنکه بررسی دقیقی از علایق و توانمندی‌هایشان صورت گیرد.

وی ادامه داد: این خط‌دهی اشتباه، اغلب در سال‌های ابتدایی دانشگاه، به‌ویژه پس از فروکش کردن هیجانات یکی دو ترم اول، خود را نشان می‌دهد. دانشجو که احساس می‌کند جذابیت اولیه از بین رفته، رغبت و انگیزه‌اش را از دست می‌دهد و این امر مستقیماً بر عملکرد او تأثیر می‌گذارد. وقتی دانشجو در رشته‌ای نامناسب تحصیل کند، تمام تلاش‌ها و فعالیت‌هایش به‌جای لذت‌بخش بودن، به یک فشار و بار تبدیل می‌شوند، اما اگر انتخاب رشته بر اساس علاقه و توانمندی واقعی صورت گیرد، دانشگاه می‌تواند نقشی حیاتی در ترسیم یک افق روشن برای آینده‌ دانشجو داشته باشد. همان‌گونه که هیجان یک سفر از ابتدا تا مقصد ما را سرشار از انرژی می‌کند، دانشجو نیز باید بداند که با تلاش و یادگیری، می‌تواند به آینده‌ای روشن و شغلی متناسب با آرزوهایش دست یابد. این تصویر، اگر به درستی و واقع‌بینانه به او ارائه شود، انگیزه‌ای قدرتمند در مسیر تحصیل و یادگیری خواهد بود.

عابدینی اضافه کرد: از سوی دیگر، دانشجو باید با واقعیت‌های صنعت و بازار کار نیز آشنا شود. این آشنایی، نه تنها به او کمک می‌کند که دانش تئوریک خود را بهتر درک کند، بلکه او را برای ورود به جامعه‌ حرفه‌ای آماده‌تر می‌سازد.

وی گفت: موفقیت دانشجو حاصل تعامل سه عامل است: ژنتیک، محیط، و باورها. محیط دانشگاه، خانواده، دوستان و حتی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، همگی نقش بسزایی در شکل‌گیری شخصیت و موفقیت او دارند. هرچقدر این عوامل هماهنگ‌تر عمل کنند و دانشجو بتواند مسیر خود را بهتر بشناسد، خروجی علمی و حرفه‌ای او نیز موفق‌تر خواهد بود.

عابدینی ادامه داد: دانشجو، نه تنها به‌عنوان عضوی از جامعه‌ علمی، بلکه به‌عنوان بخشی از جامعه‌ حرفه‌ای، پزشکی، مهندسی یا هنری، باید بیاموزد که میان علم و عمل پلی مستحکم بسازد. این توانایی، نه تنها او را به سمت موفقیت شخصی سوق می‌دهد، بلکه نقشی کلیدی در پیشرفت جامعه ایفا می‌کند.

این دانشجو تاکیدکرد: در برهه‌های مختلف تاریخی، دانشجویان همواره نقشی اثرگذار و تعیین‌کننده در جامعه ایفا کرده‌اند. هرچند این نقش‌ها، بسته به شرایط زمانی و نیازهای اجتماعی، تغییر یافته‌اند، اما همواره ماهیتی پویا و انعطاف‌پذیر داشته‌اند. اگر به گذشته بنگریم، دانشجویان در برخی مقاطع، در جریان‌های اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی نقشی پررنگ‌تر ایفا کرده‌اند، اما امروز که از آن نقاط عطف عبور کرده‌ایم، وظایف و نقش‌های جدیدی برای دانشجو تعریف شده که متناسب با نیازهای حال حاضر جامعه است.

وی ادامه داد: مسئله اساسی این است که درک کنیم نقش کنونی دانشجو چیست و چگونه می‌تواند در این نقش جدید بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشد. برای مثال، اگر در گذشته نقش دانشجو بیشتر معطوف به فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی بود، اکنون باید نقش خود را در عرصه‌های علمی، صنعتی و اقتصادی پررنگ‌تر کند. این تغییر نقش به معنای کم‌اهمیت شدن دانشجو نیست، بلکه نشان‌دهنده تطبیق او با شرایط و نیازهای جدید جامعه است.

عابدینی افزود: همان‌گونه که هر فرد در زندگی خود نقش‌های متعددی را ایفا می‌کند، برای مثال، به‌عنوان پدر، مدیر یا شهروند-دانشجو نیز باید متناسب با شرایط زمانه، در نقش‌های گوناگون حضور یابد، بنابراین مهم این است که امروز بررسی کنیم دانشجو در کجا و چگونه می‌تواند مؤثرتر ظاهر شود و برای ایفای این نقش، چه حمایتی نیاز دارد.

وی اظهار کرد: وظیفه اصلی و بنیادین دانشجو، همچنان یادگیری و تولید علم است، اما این علم باید با نیازهای جامعه و صنعت پیوند بخورد تا بتواند تأثیر واقعی خود را نشان دهد. برای مثال، اگر در شرایط کنونی صنعت یکی از چالش‌های اساسی ماست، باید برنامه‌هایی طراحی شود که ارتباط میان دانشجویان و صنعت را تقویت کند. این پیوند، هم به دانشجویان امکان می‌دهد آموخته‌های خود را در فضای عملی تجربه کنند و هم صنایع را از دانش و انرژی جوان آنها بهره‌مند می‌سازد.

عابدینی گفت: یکی از ایده‌های موفق در این زمینه، استفاده از دانشجویان در پروژه‌های صنعتی به جای خدمت سربازی است. این طرح به دانشجو این امکان را می‌دهد که هم تجربه‌ای ارزشمند در صنعت کسب کند، هم درآمد داشته باشد و هم وظیفه‌اش را در قالبی اثربخش انجام دهد. چنین برنامه‌هایی، علاوه بر کاهش شکاف میان دانشگاه و صنعت، می‌تواند به بهبود بهره‌وری و کارایی در هر دو حوزه کمک کند.

این دانشجوی کارشناسی با بیان اینکه برای تعامل بهتر دانشجو با جامعه و محیط اطرافش، باید بر نقش علمی او تأکید کرد، گفت: این نقش، اگر به درستی شناخته و حمایت شود، می‌تواند به یکی از اصلی‌ترین عوامل پیشرفت کشور در حوزه‌های مختلف تبدیل شود. ما به دنبال بهره‌وری، کارایی و اثربخشی هستیم و دانشجو، اگر در مسیر درست هدایت شود، می‌تواند یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحقق این اهداف باشد.

وی ادامه داد: در شرایط کنونی، لازم است بررسی کنیم که دانشجویان با توجه به نیازهای اقتصادی، اجتماعی و صنعتی کشور و جهان، چگونه می‌توانند بهترین تأثیر را داشته باشند. هدف ما باید ایجاد تعامل دوسویه و مفید میان دانشجو و جامعه باشد، تعاملی که نه‌تنها موجب رشد فردی دانشجو شود، بلکه جامعه را نیز به سوی توسعه و پیشرفت هدایت کند.

۱۶ آذر؛ فرصتی برای دیدن و شنیدن شدن دانشجویان

چالش‌ها و فرصت‌های زندگی دانشجویی

حسین بهرامی، دانشجوی مدیریت بازرگانی مقطع کارشناسی نیز به ایسنا گفت: بزرگ‌ترین چالش زندگی دانشجویی به نظر من، ترکیب مسئولیت‌های تحصیلی با شغلی، اجتماعی و شخصی است. معمولاً دانشجوها در این دوران با فشارهای زیادی روبه‌رو می‌شوند؛ از یک طرف باید به موفقیت‌های تحصیلی دست یابند و در عین حال از نظر مالی مستقل شوند. این مسائل می‌تواند همراه با مشکلات عاطفی نیز باشد. در چنین شرایطی، دانشجویانی که به فعالیت‌های دانشجویی نیز می‌پردازند، با چالش‌های پیچیده‌تری روبه‌رو هستند، از جمله مدیریت زمان و ترکیب درست وظایف تحصیلی با مسئولیت‌های اجتماعی. این افراد باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کنند که تداخل بین کارها نداشته باشند و بتوانند هم‌زمان همه مسئولیت‌های خود را به بهترین نحو مدیریت کنند.

وی افزود: دلیل کاهش ارتباط دانشجوها با اساتید و کاهش فعالیت‌های دانشجویی، به نظر من، چند عامل مختلف دارد. یکی از مهم‌ترین دلایل، فشارهای اقتصادی است. بسیاری از دانشجوها برای تأمین هزینه‌های زندگی خود مجبور به کار کردن هستند، بنابراین فعالیت‌های دانشگاهی و ارتباطات علمی با اساتید در اولویت دوم قرار می‌گیرد، همچنین تغییر در سیستم آموزشی و گرایش بیشتر به ارزیابی‌های کمی و نمره‌محوری موجب کاهش انگیزه برای تعاملات دانشجویی و دانشگاهی شده است. سابقاً دانشگاه مکانی بود برای یادگیری و تخصص در رشته، اما امروزه بسیاری از دانشجویان دانشگاه را تنها به‌عنوان پلی برای دریافت مدرک و ورود به بازار کار می‌بینند.

بهرامی ادامه داد: پیشرفت‌های تکنولوژی و گسترش آموزش آنلاین نیز عامل دیگری است که موجب کاهش حضور فیزیکی دانشجویان در کلاس‌ها شده است. بسیاری از دانشجویان ترجیح می‌دهند از منابع آنلاین برای یادگیری استفاده کنند، چرا که این نوع آموزش هزینه کمتری دارد و از نظر زمانی نیز انعطاف‌پذیرتر است، علاوه بر این، رقابت شدید برای ورود به بازار کار موجب شده است که دانشجویان بیشتر به مهارت‌های نرم و ارتباطی توجه کنند و کمتر به تحصیلات تئوری خود اهمیت دهند. در بسیاری از محیط‌های کاری، توانایی‌های ارتباطی و مدیریت روابط فردی از تخصص‌های فنی و علمی ارزش بیشتری دارند.

وی اضافه کرد: برای کنار آمدن با این فشارها، مهم‌ترین نکته تعیین اولویت‌ها است. باید بدانیم که کدام کارها برای ما از اهمیت بیشتری برخوردارند و انرژی و زمان‌مان را صرف این اولویت‌ها کنیم. یکی از قوانین مدیریتی که می‌تواند در این زمینه مفید باشد، قانون ۸۰/۲۰ است. طبق این قانون، ۸۰ درصد موفقیت ما به ۲۰ درصد از کارهایی که انجام می‌دهیم بستگی دارد، بنابراین تمرکز بر روی این ۲۰ درصد می‌تواند بازدهی بالاتری داشته باشد، همچنین برنامه‌ریزی مؤثر یکی دیگر از ارکان مهم برای مدیریت فشارهای تحصیلی، شغلی و اجتماعی است. دانشجویان باید زمانی را برای کار، درس و فعالیت‌های فوق‌برنامه در نظر بگیرند و به‌طور منظم این برنامه‌ها را مرور کنند تا دچار تداخل نشوند. یکی دیگر از راهکارهای موفقیت در دوران دانشجویی، استفاده از حمایت‌های اجتماعی است. داشتن شبکه‌ای از دوستان و همکاران که در زمینه‌های مختلف متخصص هستند، می‌تواند به‌ویژه در مواقع چالش‌برانگیز کمک زیادی کند.

این دانشجو تاکید کرد: مدیریت استرس نیز یکی دیگر از عوامل مؤثر است. وقتی درگیر کارهای زیادی باشیم، ممکن است استرس زیادی تجربه کنیم، اما باید این استرس را به‌درستی مدیریت کنیم. فعالیت‌های ورزشی، تفریحات سالم و تعاملات دوستانه می‌تواند به کاهش استرس کمک کند.

وی گفت: باید توجه داشت که برنامه‌ریزی نباید از حد توان فرد فراتر رود. توازن میان تحصیل، کار و فعالیت‌های فوق‌برنامه‌ای باید به‌گونه‌ای باشد که فرد از نظر جسمی و روانی دچار فرسودگی نشود.

بهرامی بیان کرد: دوران دانشجویی، به‌ویژه در مقطع کارشناسی، فرصتی بی‌نظیر برای یادگیری، فعالیت‌های اجتماعی و توسعه مهارت‌هاست. در این دوران، انگیزه و انرژی زیادی داریم و با حضور در دانشگاه می‌توانیم دوستان جدیدی پیدا کنیم که هرکدام در یک حوزه خاص متخصص هستند و از این پتانسیل‌ها می‌توانیم بهره‌برداری کنیم. به دوستانم همیشه توصیه کرده‌ام که تنها به درس خواندن اکتفا نکنند. دانشگاه فقط مکان تحصیل نیست، بلکه بستری است برای رشد اجتماعی و فرهنگی، جایی که می‌توانند در مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه‌ خود نقش‌آفرینی کنند و با فعالیت‌های خود به بهبود وضعیت دانشگاه و جامعه کمک کنند.

وی در توصیه‌ای به دانشجویان ادامه داد: دانشگاه فقط درس نخوانید، بلکه کنشگری فعال باشید و از پتانسیل‌ها و استعدادهای خود برای پیشبرد اهداف اجتماعی و فرهنگی استفاده کنید.

۱۶ آذر؛ فرصتی برای دیدن و شنیدن شدن دانشجویان

آیدا داوودیان، کارشناس ارشد مدیریت جهانگردی نیز به خبرنگار ایسنا گفت: زندگی دانشجویی پر است از فراز و نشیب‌هایی که هر کدام، دنیایی از تجربه را به همراه دارد. یکی از این چالش‌ها، فشارهای درسی است که به‌ویژه با برنامه‌ریزی نامنظم کلاس‌ها، سخت‌تر هم می‌شود. بسیاری از دانشجویان، برای تأمین نیازهای مالی خود ناچارند در کنار تحصیل به کار نیز بپردازند، اما ایجاد تعادل میان این دو، کاری دشوار است که به‌ندرت و به‌آسانی انجام می‌شود.

وی افزود: در این میان، حمایت برخی اساتید نقش مهمی در کاهش این فشارها ایفا می‌کند. بسیاری از اساتید، با درک شرایط دانشجویان، آن‌ها را به فرصت‌های شغلی مناسب معرفی می‌کنند یا در محل کار خود برایشان موقعیت‌های پاره‌وقت فراهم می‌آورند. چنین رفتارهایی نه‌تنها به مدیریت فشارهای زندگی دانشجویی کمک می‌کند، بلکه پیوندی مؤثر میان دانشگاه و بازار کار ایجاد می‌نماید.

این کارشناس ارشد رشته مدیریت جهانگردی ادامه داد: با این حال، یکی از دغدغه‌های عمده دانشجویان، فاصله‌ای است که میان آنچه در دانشگاه آموزش داده می‌شود و مهارت‌های مورد نیاز بازار کار وجود دارد. اغلب مهارت‌های کاربردی که برای ورود به شغل مورد نظر ضروری هستند، خارج از محیط دانشگاه آموخته می‌شوند. کارآموزی در مراکز مختلف یا تکیه بر تجربه‌های عملی، جای خالی آموزش‌های تخصصی در دانشگاه را پر می‌کند.

داوودیان اظهار کرد: در کنار این چالش‌ها، تحولی مثبت در رابطه میان دانشجویان و اساتید دیده می‌شود. امروزه، به واسطه گسترش شبکه‌های اجتماعی، این رابطه نزدیک‌تر و صمیمی‌تر از گذشته شده است. در حالی که نسل‌های قبل حتی دسترسی به شماره تماس اساتید خود را نیز نداشتند، اکنون دانشجویان می‌توانند از طریق پلتفرم‌هایی همچون اینستاگرام یا گروه‌های مجازی به‌راحتی با اساتید خود در ارتباط باشند. این نزدیکی، زمینه‌ساز تعاملات بهتر و مفیدتر میان دو طرف شده است.با این وجود، نظام آموزشی هنوز با چالشی بنیادین روبه‌رو است. بسیاری از دانشجویان به دانشگاه صرفاً به‌عنوان مکانی برای دریافت مدرک نگاه می‌کنند و آنچه در دانشگاه یاد می‌گیرند، با کاری که در آینده انجام می‌دهند، تفاوت زیادی دارد. این مسئله نه‌تنها نگرانی‌هایی برای دانشجویان ایجاد می‌کند، بلکه ضرورت بازنگری در برنامه‌های آموزشی را نیز پررنگ‌تر می‌سازد.

وی بیان کرد: زندگی دانشجویی تلفیقی از تلاش برای پیشرفت، مواجهه با دشواری‌ها و بهره‌گیری از فرصت‌هاست. هر دانشجو، با تجربیات و مسیری که طی می‌کند، روایتی منحصر به‌فرد از این دوران به یادگار می‌گذارد.

دانشجو؛ پلی میان دانشگاه و جامعه

این دانشجوی کارشناس ارشد خاطرنشان کرد: ارتباط دانشجویان با جامعه، در سایه آگاهی‌های اجتماعی و امکانات شبکه‌های مجازی، بیش از گذشته تقویت شده است. این ابزارها فرصتی ایجاد کرده‌اند تا دانشجویان از مسائل و دغدغه‌های جامعه آگاه شوند و نقشی فعال‌تر در جریان‌های اجتماعی ایفا کنند. با این حال، هنوز جای بسیاری برای پیشرفت در این زمینه وجود دارد.

وی گفت: دانشگاه‌ها می‌توانند با گنجاندن پروژه‌های اجتماعی و واحدهای مرتبط، نقش مهمی در پرورش روحیه مسئولیت‌پذیری و مشارکت اجتماعی دانشجویان ایفا کنند. یادگیری رفتارهای شهروندی و تقویت مهارت‌های اجتماعی، بخشی از مسیری است که هر دانشجو برای تبدیل شدن به فردی مسئول و تأثیرگذار در جامعه باید طی کند.

داوودیان تصریح کرد: دانشجو موجودی پویاست؛ فردی که حضورش در جامعه ضرورت دارد و نبود او جامعه را به انفعال می‌کشاند. دانشگاه‌ها به‌عنوان مراکزی برای پرورش این پویایی، نقشی حیاتی در حرکت رو به جلوی جامعه ایفا می‌کنند، اما سیستم آموزشی در بسیاری از موارد، به‌ویژه در مقاطع و رشته‌های مختلف، بیشتر بر آموزش‌های تئوری متمرکز است و دانشجویان را از مهارت‌های عملی و کاربردی مورد نیاز در بازار کار دور می‌کند. البته در برخی دانشگاه‌ها، از جمله دانشگاهی که من در آن تحصیل می‌کنم، این ضعف کمتر دیده می‌شود، اما همچنان نیاز به تغییرات بنیادین احساس می‌شود.

وی با اشاره به اینکه یکی از مسیرهای مؤثر برای پر کردن این خلأ، عضویت در کانون‌های فرهنگی و انجمن‌های علمی است، ادامه داد: این نهادها فرصت مناسبی برای دانشجویان فراهم می‌کنند تا مهارت‌های فردی، اجتماعی و حرفه‌ای را در فضایی عملی و پویا بیاموزند. تجربه‌ فعالیت در این انجمن‌ها، علاوه بر تقویت ارتباطات دانشجو با دیگران، او را با چالش‌ها و فرصت‌های واقعی جامعه آشنا می‌سازد.

داوودیان گفت: دانشگاه‌ها باید فراتر از مراکز صرفاً آموزشی عمل کنند. تربیت دانشجویانی آگاه، توانمند و مسئول، نیازمند توجه به مهارت‌محوری و ایجاد ارتباط مؤثر میان آموزش‌های دانشگاهی و نیازهای جامعه است. تنها در این صورت است که دانشجو می‌تواند به‌عنوان پلی میان دانشگاه و جامعه، نقشی مؤثر در پیشبرد جامعه ایفا کند و زمینه‌ساز تغییرات مثبت در آینده شود.


انتهای پیام



لینک منبع خبر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا