رئیس جمهور آمد تا درمانگر دردهای خوزستان باشد…
مرتضی آژند یک فعال رسانهای با اشاره به سفر دو روزه رئیس جمهور به استان خوزستان، یادداشتی از روایت این سفر در اختیار ایسنا قرار داده است که در ادامه میخوانید:
«هواپیمای جمهوری اسلامی ایران بر زمین نشست، استاندار و نماینده ولی فقیه اولین کسانی هستند که رئیسجمهور را در آغوش میگیرند و در ادامه دختر و پسربچهای با لباس زیبای محلی بختیاری و عربی به استقبال میآیند و میگویند که به شهر کارون و پل هلالی خوش آمدید. پزشکیان دسته گل را میگیرد و آنها را به آغوش میکشد و عکسی هم به یادگاری میگیرد. او در پاسخ به خبرنگاران و میکروفونی که آنجا برای سخنرانی گذاشته بودند ترک عادت نکرد و تنها گفت؛ میگن صحبت کن، سلام علیکم و رحمت الله.
بیرون از فرودگاه خبری از استقبال مردمی نیست چرا که پزشکیان پیش از این دستور داده بود برای حفظ کرامت مردم، نباید چنین مراسمهایی در سفرهای استانی برنامهریزی شوند. چه اقدام نیکو و پسندیدهای که بساط نمایش را جمع کرده است.
رئیسجمهور در اولین برنامه برای ادای احترام به یادمان شهدای شرکت نفت رفت و پس از آن به دیدار مردمی آمد تا صحبتهای آنان را بشنود. کمی آشفتگی و بیبرنامگی در ورود مردم به سالن ورزشی محل سخنرانی دیده میشود و علیرغم آنکه برنامه شروع شده است هنوز بخشی از مردم به کندی در حال عبور از گیتهای ورودی هستند و برخی نیز به علت ممنوعیت همراه داشتن گوشی، از ورود به سالن منصرف میشوند.
در اطراف سالن هم کسانی دیده میشوند که در حال نوشتن نامه برای رئیسجمهور هستند و محلی نیز برای تحویل این نامهها در نظر گرفته شده است. خوزستان از استانهای دارای رتبه برتر در بیکاری است و شاید بخشی از این نامهنگاریها، درخواست کار باشد.
سخنرانانی که تلاش شد همه سلیقهها و گروههای قومی استان را در بیان مسائل نمایندگی کنند، یکی پس از دیگری برای سخنرانی به جایگاه میآیند و از مصیبتهای خوزستان میگویند. گفتهها همه درد است و درد. صحبت از آمار بالای بیکاری، مرگ و میر در جادههای مرگ، محرومیت از نعمت نفت و گاز و نداریها هر چقدر رساتر باشد، با کف و سوت بیشتری همراه میشود و حاضرین که گویا هر کدام سینهای پردرد و حرفهای برای گفتن دارند شعار «بیکاری بیکاری» سر میدهند.
پزشکیان که دست به سینه در کنار مسئولان استانی نشسته و چهره او نشان میدهد که از ناراحتی مردم، در فکر فرو رفته است، وقت خود را به یک نفر دیگر از حاضرین در سالن که فریاد میزند میدهد تا صحبت کند. او بالا میآید و یک عبا بر روی دوش رئیسجمهور میاندازد و صحبتهای خود را مطرح میکند.
رئیسجمهور پس از پاسخ به ابراز احساسات مردم، کوتاه میگوید؛ «حرفها و مطالبات شما را شنیدیم، قول میدهم که هر کاری از دستم بر میآید برای رفع مشکلات، مسائل و گرههای خوزستان انجام دهم. اینجاییم که حرفهای شما را بشنویم و مشکلات را حل کنیم، نامههایتان را هم پیگیری میکنم». این آمدن شاید همان آمدنی باشد که دوم تیرماه وعده و قول آن را داده بود.
به فاصله چند متر از محل دیدار مردمی در شهرک نفت، نشست فعالان اقتصادی در حال آغاز شدن است و شاید در همین فاصله چند دقیقهای که طول کشید تا رئیسجمهور به این سالن بیاید، با خود اندیشیده است که راهحل مسائل مردم را باید در این نشست پیدا کند چرا که اگر چرخ تولید به حرکت بیفتد، شعار بیکاری مردم هم دیگر به گوش نمیرسد.
فعالان اقتصادی در این نشست از موقعیت جغرافیایی و ظرفیتهای فراوان اقتصادی خوزستان گفتند و موانع و مشکلاتی که حرکت چرخ تولید را کند کرده است را برای رئیسجمهور برشمردند. هر آنچه گفتند را رئیسجمهور نوشت و در ادامه یک واحد تولیدی نفت از طریق ویدئو کنفرانس با حضور وزیر نفت به بهرهبرداری رسید و چندین تفاهمنامه در حضور رئیسجمهور امضا شد.
جلسه فعالان اقتصادی هم پر است از گلایه و شکایت؛ فعالان این حوزه دلِ پری دارند از مشکلاتی که آنها را زمین گیر کرده است و قدرت رقابت را با دیگر کشورها از آنها گرفته است. برخی از سخنرانان هم از عدم مسئولیتپذیری صنایع بزرگ در ایجاد آلودگی و عدم انجام تعهدات مسئولیت اجتماعی به رئیسجمهور گزارش میدهند.
رئسجمهور با اشاره به گلایهها و ناراحتیهای مردم در دیدار مردمی بیان کرد که مسائل بخش اقتصای قابل حل است، هر آنچه لازم باشد از اختیارات استانی و مشارکت بخش خصوصی تا حل ناترازی انرژی را انجام میدهیم تا مشکلات حل شود. گفت؛ ناترازی گاز و برق را من ایجاد نکردم، وارث آن هستم تلاش میکنیم که برطرف شود. گفت، موفقیت و پیروزی ما با در کنار هم بودنمان محقق میشود و تاکید کرد دشمنان این آب و خاک، خواب آن چیزهایی که در ذهنشان است را ببینند.
غروب شده و نشست فعالان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شروع شده است. بر خلاف نشست فعالان اقتصادی که آمار و ارقام حرف میزد، این نشست با شور و شلوغی بیشتری همراه است و مسائل سیاسی و اجتماعی با حرارت بیان میشوند، آقای رئیسجمهور، آیا فکری برای آن ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردهاند، کردهاید؟ آیا کسی به فکر آنها است؟ از انتصابات گفته میشود، از بکارگیری جوانان و بانوان و از دخالت نمایندگان در انتصابات، از عدم تغییر مدیرانی که با سیاستهای دولت ناهمسو هستند و به ریش طرفدران دولت میخندند.
اعتراض برخی از حاضرین و پریدن در صحبتهای سخنرانان که دیگر میرود به یک رسم بد در خوزستان تبدیل شود و در برنامههای سفر رئیسجمهور تکرار و تکرار شده است، رئیسجمهور را به سخن وا میدارد و میگوید؛ از شما انتظار این است که تحمل سخنان مخالف خود را داشته باشید، لزومی ندارد این رفتار، بگذارید بگوید، شما هم بیاید بگویید، حرفها را میشنویم و تاکید میکند بر همان صحبت همیشگی که «دعوا» نکنید.
همین مشی رئیسجمهور در شنیدن صدای مخالفان و گفتمان دولت وفاق هم باعث شده که دو چهره شاخص و شناسنامهدار اصولگرایان در این نشست نقطهنظرات خود را که برخی از آنها به مذاق حاضرین هم خوش نمیآید را مطرح کنند. اقدامی که در دوره قبل سابقه نداشته است و تنها خودیهای خیلی خودی، حق حضور و صحبت داشتهاند و شاید هم همین فضای بسته در گذشته باعث شده که مردم همه درد دل و شکایت خود را به نشست رئیس جمهور دولت صدای بیصدایان بیاورند.
سخنرانیها آتشین تر میشود و حتی پای امامزادههای خوزستان هم به میان کشیده میشود، یک فعال سیاسی با ظرافتی خاص رئیسجمهور را در هر محور قسم میدهد که برای حل مسائل، فلان کار را بکند و آن یکی را نه. به سلطان ابراهیم قسم که در پیش گرفتن رویکرد وفاق با کسانی که به آن باور ندارند به اسب تروای دولت تبدیل خواهد شد، این رویکرد را اصلاح بفرمایید. امامزاده حیدر کمک کارت باد، برای آلودگیهای روزافزون و مرگبار هوای استان اقدامی عاجل بفرمایید، ما همه داریم خفه میشویم. سبزقبا مویدت باد، جادههای بین استانی تبدیل به قتلگاه مردم شدهاند، برای اصلاح آن اقدام کنید.
برنامه به درازا میکشد و در این بین تنشهایی هم در سالن به وجود میآید. نوبت که به رئیسجمهور میرسد میگوید وقتی شما نمیتوانید یک جلسه را مدیریت کنید و بهم میزنید، چگونه انتظار دارید که کشور را مدیریت کنیم، ما اول باید خودمان را اصلاح کنیم و بعد به فکر اصلاح دنیا باشیم. مشکل خوزستان را شما میتوانید حل کنید و خرابی را هم شما میتوانید ایجاد کنید، اینکه تصور کنید کسی از خارج بیاید و ما را نجات دهد، خیال خامی است. بیشتر از هر جلسه دیگری نهجالبلاغه خواند و گفت حرف درست دعوا ندارد و وضعیت فعلی شایسته مردم نیست.
برنامههای روز دوم با ادای احترام به مقام شهیدان و بازدید از محل فرماندهی جنگ در قرارگاه کربلا آغاز میشود و با بازدید خودرویی از مناطق محروم برومی و منبع آب و مناطق دیگر شهر ادامه پیدا میکند. رئیسجمهور حتما در این بازدید دیده است که اهواز هر چه باشد نمیتواند یک کلانشهر باشد. برنامه بعدی بازدید از طرح جامع فاضلاب اهواز است، میگویند در اولین اقدام بنا است ۴ نقطه از ۲۴ نقطه ورودی فاضلاب که به کارون میریزد، حذف شود.
بازدید از ساحل کارون دیگر برنامه رئیسجمهور است، پزشکیان باورش نمیشود که چنین ظرفیتی از دل اهواز میگذرد اما هیچ استفاده از آن نمیشود، میپرسد که چرا از ظرفیت ساحل کارون تا کنون استفاده نشده و امکانات تفریحی و ورزشی ایجاد نشده است، پاسخی درخوری دریافت نمیکند. دستور میدهد یک نقشه راه تهیه شود تا مجوزهای لازم را برای توسعه ساحل کارون صادر شود.
شاید در همین نقطه پزشکیان به پاسخ سوال خود رسیده باشد. رئیسجمهور در نشست فعالان اقتصادی گفته بود در هواپیما که بودیم هرچقدر فکر میکردم که چرا خوزستان با این همه نعمت اینطور است به جوابی نرسیدم.
در توقف بعدی که رئیسجمهور مشاهده شد لباس کار بر تن داشت. او برای ترویج و توسعه فرهنگ مدرسهسازی به کمک مردم، در یک پروژه مدرسه خیرساز بیل به دست گرفت و کار کرد. پزشکیان در پاسخ که گفته بودند، بنایی کن، گفت بنایی بلد نیستم و کارگری بلدم. نشان هم داد که با کارگری بیگانه نیست و حرفهای این کار است و احداث خانههای بهداشت در گذشته با همین تلاشها رقم خورده است. او حتی کری کارگری هم خواند و به قائمپناه معاون اجرایی خود که بنایی میکرد گفت که باید یک بنای دیگر هم اضافه شود تا به ملات ریزی من برسد.
مکمل این اقدام خیر و نمادین که نه از روی نمایش بلکه از باور قلبی پزشکیان در توسعه فضاهای آموزشی با استفاده از ظرفیت مردمی است، شرکت در جلسه کسانی بود که دل بزرگی داشتند، خیرین مدرسهساز که کمتر از آنها گفته میشود دلهایی بزرگ و بخشنده دارند و قلبی به پاکی و مهربانی همین بچههای مناطق محروم که برای آنها مدرسه میسازند. آن هم در استانی مانند خوزستان که هنوز هم در برچیدن کلاسهای سنگی عاجز است و ۵۴۰ کلاس سنگی دارد و میانگین فضای آموزشی آن از میانگین کشوری پایین تر است.
در بزرگی خیرین مدرسه ساز همین بس که در این نشست گفته شد، یک بانوی روستایی که شش فرزند یتیم را سرپرستی و بر روی یک قطعه زمین کشاورزی میکند، وقتی که فرزندش در سربازی دچار برقگرفتگی و از دنیا میرود پول دیه فرزندش را که میدهند، با همه نیازهایی که دارد این پول را به آموزش و پرورش روستایش میدهد تا برای بچههای آن روستا مدرسه بسازند. اینجا است که رئیسجمهور و حاضرین در سالن به احترام این بانوی فداکار که در نشست حضور داشتند، بلند شده و دست میزنند.
رئیسجمهور در این نشست گفت که مشکل من این است که میگویند سخنرانی کنم، من باید بروم کار انجام دهم. او بیان کرد که کمبود فضای آموزشی چیزی نیست که نتوانیم آن را برطرف کنیم، با کمک مردم میتوانیم تمام کمبودهای مدارس را حل کنیم. چرا فرزندان ما باید در کپر باشند و نباید خوب درس بخوانند؟ ساختمان درست کردن که کاری ندارد باید بتوانیم در مدارس به گونهای بچههای خود را آموزش دهیم که تمام استعدادهایشان نمایان شود و بتوانند رشد کنند آن وقت است که مملکت ساخته میشود و دشمن نمیتواند تصور تجاوز داشته باشد.
عصر روز پنجشنبه نشست با فرهیختگان و نخبگان که شلوغترین نشست این دو روز بوده است نیز با گفتن از داشتههایی که تاثیری در نداریهای خوزستان ندارد آغاز شده است. ویدئویی پخش میشود که همگان را به شوق میآورد. تصویر مردی است که پدر پیر خود را در روز انتخابات بر دوش دارد و میگوید، بنام ایران آباد و ایران آزاد، این رای، رای پایان درد و رنج آلام ملت ایران است، این رای، رای پایان حکومت اقلیت بر اکثریت است. این رای..
داراب قنبری که در زمان انتخابات پدر پیر خود را بر روی دوش به پای صندوق رای برد تا به پزشکیان رای دهد و حماسهساز انتخابات نام گرفت، در میان تشویق حاضرین و استقبال رئیسجمهور به روی صحنه آمد. او با بغض گفت که پدر یک ماه است از دنیا رفته است و گفته بود که به شما سلام برسانم. قنبری هم از دغدغههای مردم و محرومیت خوزستان گفت و بیان کرد که ایران متعلق به همه ایرانیان است چه برای آنان که رای دادهاند و چه آنهایی که رای ندادهاند.
سخنران دیگری از رئیسجمهور به دلیل انتخاب استاندار عرب برای خوزستان قدردانی میکند. او میگوید که پیش از این انتخاب یک فشار روانی روی همه ما بود چرا که رسانههای آن ور آب به ما میگفتند که شهروندان درجه چندم هستیم ولی با این انتخاب خط بطلانی کشیدهاید که اینطور نیست.
رئیسجمهور در این نشست نیز بیان کرد در مملکت اگر ماها و شماها بیل نزنیم با امضا و کاغذ کارها درست نمیشود، ما تصمیم گرفتیم در عرض یک سال مدارسی که نیاز به ساخت هست را بسازیم، پول هم نداریم ولی با کمک مردم قادر هستیم این مشکلات را برطرف کنیم. مشکلاتی که گفتید و حق هم با شما است صدها راه حل دارد. مشکل نبود افراد متخصص و توانمند و نبود وحدت و انسجام است که بیایند دست به دست هم بدهند و مشکلات را حل کنند.
پایان بخش سفر ۲ روزه ریسجمهور و هیئت همراه به خوزستان، نشست شورای برنامهریزی بود. در این نشست وزیرانی که به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهور در نقاط مختلف خوزستان حضور پیدا کرده بودند از کم و کاستیها که دیدند و شنیدند گفتند و چنان تحت تاثیر قرار گرفته بودند که وزیر نفت بر بلایی که نفت بر سر خوزستان آورده است، اعتراف کرد. او گفت ما تالاب را خشکاندیم، ما مردم خوزستان را اذیت کردهایم. بسیاری از مردم خوزستان تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند و باید برای آن فکری بکنیم. شاید اختصاص بیش از ۸۰ هزار میلیارد تومان اعتبار برای توسعه خوزستان در این نشست قدمی در رفع این مسائل و ناترازیها باشد.
حالا دیگر رئیسجمهور پزشکیان در برگشت جواب سوال «چرا خوزستان به این روز افتاده را» دریافته است و میداند اگر از افراد متخصص و دلسوز استفاده نکند و اختیار بدون نظارت داده شود، مدیرانی در خوزستان هستند که برای خوشایند بالادستیها حتی قادرند آلودگی هوا را انکار کنند و با تعطیلی صنایع آلاینده در این دو روز، به غلط آمار دهند که همه چیز گل و بلبل است.
پزشکِ جمهور در این سفر که کمتر حرف زده و بیشتر دیده و شنیده است، حالا به خوبی میداند که امید خوزستانیها به او و دولت وفاق است تا پای کار خوزستان باشد. امیدی که از آن گردهمایی انتخاباتی در گرمای بالای ۵۰ درجه تیرماه آغاز شده است و در سرمای نه چندان زمستانه بهمنها تقویت و پررنگ شده است.»
انتهای پیام