گریم جادوییست که گاه خود نیز بخشی از آن میشویم

میلاد مزینانی در گفتوگو با ایسنا، در خصوص چرایی انتخاب حرفه گریم در سینما اظهار کرد: فکر میکنم مهمترین عامل این بود که مادر من یک آرایشگر حرفهای بود و سالهای زیادی در این زمینه فعالیت داشت. او دورههای آموزش گریم سینما را گذرانده بود و از آنها در حرفه خودش به خوبی بهره میبرد. من تقریباً همیشه شاهد جریانهای کاری او بودم، از دورههایی که میدید تا خریدهای تخصصی که برای حرفهاش انجام میداد، خیلی جاها همراهش بودم و رفته رفته به این هنر علاقهمند شدم. البته نظر مثبت خانواده مبنی بر اینکه اگر این مهارت را فرا بگیرم، قطعا زمانی برایم کارایی خواهد داشت نیز بیتاثیر نبود.
وی اضافه کرد: آن روزها هر زمان که تلویزیون پشت صحنهای از سریالها و یا فیلمهای سینمایی پخش میکرد، جذابترین قسمت برای من، پشت صحنهها بود. به نظرم میآمد، زمانی که بازیگرها در حال گریم شدن بودند، به کاراکتر فیلمنامه نزدیکتر میشدند و شخصیتشان بهتر شکل میگرفت. در همان زمان تا حدودی آموزشهایی توسط مادرم میدیدم و به علت عدم وجود آموزش تخصصی در مشهد، به پلتفرمهای آموزش جهانی مراجعه کرده و خود را قدم به قدم آموزش دادم. سپس مشغول به کار شدم و با کارگردانهای مختلف مشهدی در پروژههای تله فیلم، فیلم کوتاه، تئاتر و همچنین پروژههای تبلیغاتی و موزیک ویدئو کار کردم و فکر میکنم تمام این عوامل دست به دست هم داد تا علاقه من روز به روز به گریم در سینما بیشتر شده و سعی کنم این هنر را به طور اصولی فرا بگیرم در نتیجه فعالیت حرفهای من در این بستر، پس از اتمام سربازی و با مهاجرت به تهران آغاز شد.
مزینانی خاطرنشان کرد: وقتی بعد از ساعتها کار، بازیگر یا مدل خود را در آینه مینگرد و من با هیجان و شوقی که نشان میدهد حتی باور این همه تغییر برایش دشوار است، مواجه میشوم، خیلی برایم ارزشمند و جذاب است. یکی دیگر از این لحظات که به خوبی در خاطرم مانده، زمانی بود که برای اولین بار روی پروژه سینمایی مهم کار کردم و هنگامی که نتیجهاش را روی پرده سینما دیدم، دریافتم که این شغل فقط یک کار نیست بلکه برای من یک هنر و جادوست که خودم هم بخشی از آن میشوم و این حس به آسانی قابل وصف نیست. البته مثل هر انتخاب دیگری در زندگی، گاهی هم پیش آمده که با خود فکر کردهام ای کاش مسیر دیگری را امتحان میکردم. به هر حال هر سختی که در این مسیر کشیدهام در نهایت مرا به جایی رسانده که امروز اینجا ایستادهام و از این بابت بسیار خوشحالم.
فضای سینمای ما امنیت شغلی مناسبی ندارد
وی ادامه داد: یکی از مهمترین چالشهایی که همیشه من و همکارانم با آن روبهرو هستیم، این است که در سینما و به خصوص سینمای ایران، نمیتوان روی یک تخصص به عنوان یک شغل همیشگی حساب باز کرد، حتی اگر در بالاترین سطح آن مشغول بهکار باشیم. فضای سینمای ما امنیت شغلی مناسبی ندارد، یک روز پروژه وجود دارد و ممکن است روز دیگری پروژهای برای کار نباشد؛ مانند اتفاقاتی که در پاندمی کرونا مانند خیلی از مشاغل دیگر برای سینما افتاد. البته در سینما این مسئله همیشه وجود داشته که افراد ۱۲ ماه سال سر کار نیستند و این مورد از نظر مالی ما را با چالشهایی روبهرو میکند و برخی مواقع باعث ناامیدی و دلسردی میشود. در نهایت این سینماست و جادوی آن با تو کاری میکند که باز دلت برایش تنگ شود و بخواهی نتیجه کارت را بر پرده سینما به تماشا بنشینی و لذت ببری.
مزینانی با اشاره به اینکه گریم گاهی اوقات باید واقعگرایانه و گاهی باید فراتر از واقعیت برود و چیزی خیالی خلق کند، عنوان کرد: این هنر در هر یک از ابعادش برای من جذاب است، چه واقعگریانه و چه فراتر از آن باشد. اما به دلیل علاقهای که به گریمهای خاص، منحصر بهفرد و سه بعدی دارم، ترجیحم به غیر واقعگرایانه بودنش است.
وی اضافه کرد: به علت فرم سینمای ما در ایران که متاسفانه خیلی وارد این ژانرها نمیشویم و در اکثر موارد رئال کار میکنیم، این بستر خیلی فراهم نیست که گریمور بخواهد و بتواند در این فضا فعالیت کند. اگر هم بخواهد به طور شخصی این علاقه را دنبال کند، هزینه زیادی به دنبال دارد و خیلی مواقع برای گریمور شدنی نیست و در نهایت مجبور میشود که فقط در راستای چهارچوبهایی که تعریف شده است، به فعالیت بپردازد.
این گریمور سینما ادامه داد: اما یکی دیگر از علاقههای شخصی من که اتفاقا جزو اولین نفراتی هم بودم که در ایران در این زمینه به صورت تخصصی کار کردم، فتومیکاپ بوده است که در واقع به معنای گریم برای عکاسی است. فتومیکاپ کاملاً یک هنر متفاوت است که همیشه باید یک داستان برای روایت کردن در آن داشته باشیم؛ به این معنا که بیهدف نمیتوان این کار را انجام داد و من این کانسپت را بسیار دوست دارم و همچنان در حال ادامه دادن آن هستم. البته و متاسفانه در حال حاضر بازخورد مناسبی برای این هنر تخصصی، در کشور وجود ندارد و بیشتر برای فستیوالها و جشنوارههای خارجی این فعالیتها انجام میشود.
مزینانی با اشاره به اینکه در جهان گریم آینهها میان چهرپردازان و بازیگران، همراهان همیشگیاند، گفت: آینه در دنیای گریم یک ابزار ساده نیست بلکه یک شریک و یک راوی صادقانه است. وقتی با بازیگر کار میکنم، آینه برای او مثل پردهای است که شخصیت جدیدش را کم کم آشکار میکند. برخی از بازیگران دوست دارند از همان ابتدا تغییرات را ببینند، با هر مرحله ارتباط برقرار کرده و حس کنند که چطور از خود واقعیشان فاصله میگیرند و به نقش نزدیک میشوند، اما برخی دیگر ترجیح میدهند تا لحظه آخر از آینه دوری کنند.
وی ادامه داد: این مسئله برای من بستگی به شخصیت بازیگر و سبک کاری او دارد. گاهی از او میخواهم که به آینه نگاه کند و حتی با حالتهای مختلف صورتش بازی کند تا هم ارتباط بیشتری با نقش بگیرد و هم اگر اصلاحی لازم است در همان لحظه انجام شود، اما گاهی نیز دیدن واکنش بازیگر وقتی برای اولین بار بعد از اتمام گریم خود را در آینه میبیند، همان لحظه جادویی است که خیلی از آن لذت میبرم و دیدن لبخند یا شگفتی که در نگاه او هست یکی از لذتبخشترین بخشهای کار برای من است.
گریمی موفق است که در راستای متن حرکت کند
این گریمور سینما در پاسخ به این سوال که یک گریم نسبتا موفق به چه معناست، اظهار کرد: به نظر من گریمی موفق است که در راستای متن، چه فیلمنامه و چه نمایشنامه حرکت کند؛ چراکه اگر بخواهد متفاوت و یا فراتر از آن باشد، با تمام مهارتهایی که در اجرا به کار گرفته شده، امکان دارد بیننده با شخصیت ارتباط برقرار نکرده و آن را پس بزند. این مورد حتی ممکن است برای خود بازیگر نیز اتفاق بیافتد. پس ما موظفیم برای اینکه بخواهیم یک گریم درست و باورپذیر انجام دهیم، ببینیم که متن از ما چه خواسته و در همان راستا حرکت کنیم. البته باید این نکته را نیز در نظر بگیریم که تنها خود گریم نیست که به در ایجاد یک شخصیت باورپذیر کمک میکند، لباس و موقعیت صحنهای که در آن قرار میگیرد و عوامل متنوع دیگر نیز قطعات پازلی هستند که وقتی در کنار یکدیگر قرار میگیرند آن شخصیت باورپذیر شده و کاراکتر نهایی شکل میگیرد.
نقاشی و مجسمهسازی هنرهای مکمل گریم هستند
مزینانی گفت: نقاشی و مجسمهسازی هر دو هنرهای مکمل گریم و چهرهپردازی هستند که گریمور باید به هر دو این موارد مسلط باشد. اگر بخواهیم وارد بخش گریم خاص و ساخت قطعات سیلیکونی شویم باید از هنر مجسمهسازی آگاه باشیم وگرنه نمیتوانیم از پس آن کار بر بیاییم.
وی اضافه کرد: دانش مجسمهسازی و درک از حجم همچنین در بخشهای مختلف گریم مانند شخصیتپردازیها و شبیهسازیها به ما کمک میکند. گریم در واقع همان نقاشی است، با این تفاوت که نقاش روی یک صفحه صاف کار میکند که فاقد روح است اما ما روی سطح صورت کار میکنیم که دارای روح است و این ماجرا شاید کار ما را دشوارتر کند.
این هنرمند مشهدی گفت: قطعاً گریم فراتر از یک هنر فنی و یک هنر زنده است که با الهام از شاخههای مختلف هنری، عمق و خلاقیت بیشتری پیدا میکند و حتی موسیقی میتواند روی حس و حال و داستان گریمی که در حال روایت است، تاثیر گذار باشد. خیلی از مواقع وقتی روی طراحی یک چهره کار میکنیم از رنگ گذاشتنها و یا حتی از سبکهای مختلف نقاشی استفاده میکنیم. همچنین در طراحی گریمِ شخصیتهای مختلف فانتزی، دانستن اصول آناتومی و حجمشناسی که در مجسمه سازی به کار میرود میتواند اجرا را طبیعیتر و در نهایت تاثیرگذارتر کند. به عبارتی میتوان گفت هر هنری که با آن در طول زمان آشنا میشویم، یک لایه جدید به خلاقیت ما اضافه میکند و باعث میشود که نگاه ما به گریم فراتر از تکنیکهای معمولی شده و تبدیل به یک اثر هنری واقعی شود.
گریم، زبانی بیکلام و نقطه تلاقی مهارتهای فنی و دید هنری است
مزینانی در خصوص چالشیترین بخشهای حرفه گریم بیان کرد: حوزه گریم، مخصوصا گریم در سینما در کل یک چالش است. به عنوان یک گریمور باید اولین نفر سر پروژه حاضر شوی و آخرین نفر نیز خارج شوی. باید روانشناسی و جامعه شناسی بدانی، بتوانی با بازیگر ارتباط خوبی برقرار کنی، هنرهای دیگر را نیز بشناسی و بسیار موارد دیگر که اگر هر کدام را رعایت نکنی، ممکن است باعث ایجاد اختلال در کل یک پروژه شود. درباره متریال مورد استفاده نیز با توجه به اینکه اکثرا وارداتی هستند و گاهی مورد تحریم واقع میشود، ماجرا دشوار است که البته یافتن راه حلهایی برای رفع این مشکل، برای من جذابیتهایی به همراه دارد.
وی اضافه کرد: چالشیترین قسمت کار در دنیای گریم نیز به نظر من ترکیب جنبههای مختلف این هنر است. درست است که مهارتهای فنی مثل آشنایی با ابزار، رنگها و تکنیکهای گریم اهمیت زیادی دارند، اما به طور کلی گریم یک فرایند پیچیده است. درک عمیق از شخصیت و توانایی خواندن احساسات و نیازهای بازیگر گاهی میتواند چالش برانگیزتر از هر تکنیک فنی باشد. در واقع گریم، زبانی بیکلام است، باید بتوانیم شخصیتها را از طریق تغییرات ظاهری به زندگی بیاوریم و در عین حال هماهنگ با عوامل دیگر مانند کارگردان و طراح لباس و فیلمبردار باشیم. چالش بزرگی که نیازمند همفکری و درک درست از دید هنری کل پروژه است؛ در نهایت مجموع همه ایناست که کار گریم را تبدیل به یک هنر واقعی میکند، جایی که مهارتهای فنی و دید هنری باید به طور یکپارچه و هماهنگ با هم عمل کنند.
مزینانی در پاسخ به این سوال که چه شد در مسیر تخصصی خود به سمت تدریس رفت، خاطرنشان کرد: دقیقا ۴ سال پیش بود که تصمیم گرفتم آموزش گریم را آغاز کنم، از همان ابتدا هم با این فکر که برای شهر خودم مشهد این ایده را اجرایی کنم. من در این شهر بزرگ شدم، زندگی کردهام و قدمهای آغازین شغلیام را در همین شهر برداشتهام که با چالشهای زیادی برای آن روبهرو بودهام. یکی از این چالشها عدم وجود مدرس حرفهای بود و من مجبور بودم به تهران رفت و آمد کنم که هم از نظر هزینهای چالشهای زیادی برای من داشت و هم هماهنگ شدن با زمان دشوار بود. چون خودم در این راستا سختی زیادی کشیدم برای همین به ذهنم رسید که پس از تجربه پروژههای حرفهای فراوان، آموختههای خود را در قدم اول به علاقهمندان مشهد انتقال دهم تا این افراد با چالشهایی که من با آنها روبهرو بودم روبهرو نشوند. به این ترتیب من با ایده و سبکی متفاوت تدریس را آغاز کردم.
وی اضافه کرد: آموزش در زمینه گریم خیلی وقتها به صورت اصولی انجام نشده است و ما این را زمانی متوجه میشویم که در فراخوان جذب نیرو برای پروژهها، افرادی آموزش دیده مراجعه کردهاند که وقتی وارد اتاق گریم حرفهای سینما شدند، متوجه این نکته شدند که آن چیزی که تصور میکردند و برای آن آموزش دیدهاند با آن چیزی که در دنیای حرفهای وجود دارد، کاملا متفاوت است و این مسئله باعث ناراحتی و سرخوردگی خیلی از علاقمندان به این رشته شده است.
این هنرمند مشهدی ادامه داد: به همین دلیل در مسیر آموزش به این نکته توجه کردم که نیاز واقعی یک هنرجو پس از اتمام دوره و هنگام ورود به بازار کار چیست و تلاشم این بوده است که چالشهای رایج را از بین ببرم و برای هنرجو پلی بزنم تا سرعت رشدش در مسیر، بیشتر شود. یکی از اهداف بزرگ دیگر نیز از بین بردن این تصور بوده که برای آموزش و یا فعالیت حرفهای هنری تنها باید به پایتخت رفت و تهرانی شد و خدا را شاکرم که با چنین نگاهی و در شهر خودم، هنرجویان زیادی را در این سالها آموزش داده و روانه بازار کار کردهام.
لزوم تاکید بر تجربه گرایی در آموزش گریم به هنرجویان
مزینانی در خصوص ایجاد هماهنگی در آموزش، میان بخشهای تئوریک و عملی بیان کرد: ایجاد هماهنگی بین این دو بخش یکی از بزرگترین چالشها در هر رشتهای است. در گریم هم تئوریها مربوط به آناتومی صورت، اصول رنگ شناسی و تکنیکهای مختلف است که باید به طور کامل در عمل پیادهسازی شوند. اما یکی از چالشهای اصلی این است که هنرجو معمولا در تئوری با مفاهیم پیچیدهتری مواجه است، اما در عمل نیاز دارد که این مفاهیم را مستقیم تجربه کند در نتیجه باید محیطی را ایجاد کنیم که هنرجو بتواند در آن تئوری را در عمل مشاهده کرده و در نهایت خودش به تجربه آن بپردازد.
وی اضافه کرد: توجه به تجربهگرایی تا جایی برای من اهمیت دارد که برای مثال اگر تهیه یک متریال مرتبط با سر فصل آموزشی دشوار باشد، خودم آن را تهیه میکنم تا هنرجو به صورت عینی ببیند و یاد بگیرد که با آن چگونه باید کار کند. اگر آن متریال در ایران هم وجود نداشته باشد، با استفاده از محتوای تصویری و ویدئویی آن را به هنرجو معرفی میکنم تا زمانی که وارد فضای حرفهای سینما میشود این سوال برایش ایجاد نشود که این چیست و کار با آن چگونه است؛ چراکه متاسفانه این اتفاق برای خیلی از علاقهمندان پیش میآید و موجب سرخوردگی و ناراحتی شخص هنگام ورود به دنیای حرفهای میشود.
مزینانی با بیان اینکه نسل جدید امروزه اطلاعات خود را از تکنولوژیهای روز میگیرند و نیاز است که به نکات خاصی توجه کنند، اظهار کرد: در دنیای کنونی که همه ما درگیر تکنولوژی شدهایم، قاعدتاً همه با پلتفرمهای متنوع مجازی سر و کار دارند و نسبت به علاقهمندی خود آموزش میبینند. برخی از این پلتفرمها برای خود من نیز در اوایل کار مفید واقع شدند، اما امروزه متاسفانه از روند تولیدی و کاربردی برخی از آنها اتفاق بدی افتاده، آن هم این است که هر کس هر دانشی را که دارد و هر بخشی از آن را که بخواهد، برایش محتوا تولید میکند و آن را منتشر میکند.
وی افزود: این مسئله گاهی حتی ممکن است صرفاً برای گرفتن تعداد دفعات مشاهده و یا لایک باشد که ممکن است فرد علاقهمند به آموختن یک مهارت را دچار گمراهی و یا بدتر از آن، آموزش غلط کند. به هر اندازه که آموزشهای درست و اصولی در پلتفرمهای متنوع وجود دارد، آموزشهای غلط و نادرست هم در آنها به چشم میخورد. من در کلاسها همیشه سعی کردهام که هنرجویان را از این مسئله آگاه کنم تا از ایجاد برخی از گمراهیها در مسیر آموزشی آنها جلوگیری کنم.
به عنوان یک گریمور باید خود را به آگاهانه دیدن مجهز کنید
مزینانی ادامه داد: اما قاعدتاً باید به وجه مثبت این آموزشها در رسانهها و پلتفرمهای معتبر هم نگاه کرد؛ چراکه به عنوان یک گریمور اهمیت فراوانی دارد که شما خود را به آگاهانه دیدن، مجهز کنید. این انتخاب آگاهانه میتواند در مشاهده آموزشهای تخصصی، فیلم، نقاشی، تئاتر و سایر هنرهای دیگر نیز خود را نشان دهد تا ذهن و چشم آماده و آگاه شود و در نهایت فرد، خودش بفهد میخواهد چه کاری انجاری دهد و یا چه مسیری را در پی گیرد.
میلاد مزینانی یکی از گریمورهای جوان اما برجسته سینمای ایران است. او گریمور پروژههای مهمی همچون فیلمهای سینمایی «چهار راه استانبول»، «پیلوت»، «سونامی»، «پالتو شتری»، «جاندار»، «۲۳ نفر»، «ژن خوک»، «مطرب»، «ابلق»، «برادران لیلا» و سریالهای «هنگامه» و «قهوه ترک» به عنوان چهرهپرداز و گریمور بوده است.
انتهای پیام