دلیل موفقیت تاکتیک‌های دفاعی حماس و شکست استراتژی رژیم صهیونیستی
به گزارش ایسنا، روزنامه «ساندی تایمز» گزارشی به قلم «مایکل کلارک» استاد مطالعات جنگ در دانشکده کینگز کالج لندن را منتشر کرد که در آن به چگونگی موفقیت تاکتیک‌های دفاعی حماس و شکست استراتژی رژیم صهیونیستی در نابودی این جنبش پرداخته است.
کلارک در این گزارش نوشت: دولت حماس در نوار غزه شکست نخورد و این به دلیل آمادگی‌های هوشمندانه آن و تکیه اسرائیل به حملات هوایی بوده است. اسرائیل هفتم اکتبر به صورت رسمی جنگ علیه حماس را اعلام کرد و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر آن اعلام کرد که هدف اصلی‌اش در این جنگ «نابودی حماس» است و در ادامه از «محو» آن صحبت کرد.
او در ادامه نوشت: دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا هفته گذشته در شبکه اجتماعی تروث سوشیال (Truth Social) هشدار نهایی را به حماس داد و خطاب به آن گفت: همین الآن و نه بعدا تمامی «گروگان‌ها» را آزاد کنید و گرنه کار شما تمام است. اما پاسخ حماس به این سخنان ترامپ قدرتمند و تقریبا حساب‌شده بود، حماس اعلام کرد: بهترین راه برای آزاد کردن اسرا پیشبرد مرحله دوم تعیین شده در توافق آتش‌بس است.
کلارک نوشت: هدف از نمایش‌هایی که حماس در هفته‌های گذشته برای تحویل اسرا برپا کرد، انتقال این پیام چالشی بود که این گروه هنوز کنترل بر غزه را در دست دارد و محو نشده، همچنین حماس این پیام را به جهان می‌دهد که با پایان کار فاصله زیادی دارد و اسرائیل را با نحوه تحویل اسرا یا اجسادشان تحقیر می‌کند و این در حالی است که حماس در حمله اسرائیل به غزه آسیب جدی دید و سه تن از رهبران ارشد آن کشته شدند و ۲۴ گردان آن نابود شد و طبق آمارهای وزارت بهداشت فلسطین در غزه ۱۸ هزار تن از مجموع ۴۸ هزار و ۲۰۰ نفری که در جنگ کشته شدند، از نیروهای آن بودند.
این نویسنده روزنامه انگلیسی در ادامه نوشت: اسرائیل در حال جنگ با دشمن خود در منطقه بوده و امیداوار است منطقه اطراف خود را تغییر دهد اما حماس نجات پیدا کرد، ارتش اسرائیل بر این باور است که چندین سال طول می‌کشد تا حماس را به شرایطی بازگرداند که قبل از سال ۲۰۰۶ داشته و کنترل نوار غزه را در دست داشت و چه بسا این هدف هرگز محقق نخواهد شد.
کلارک به اظهارات «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه سابق آمریکا در هفته‌های آخر فعالیتش اشاره کرد که گفت، «حماس همان تعداد نیرو و یا بیشتر از آنچه را از دست داد، جذب کرد» و چه بسا وضعیت ارتش اسرائیل بدتر بود، از میان ۲.۳ میلیون فلسطینی ساکن نوار غزه که در میان آوارها زندگی می‌کنند، بیش از نیمی از آنها زیر ۱۸ سال داشته و حدود ۳۰۰ هزار تن از آنها جوانانی هستند که در دوره سنی قرار دارند که حماس معمولا از میان آنها نیرو جذب می‌کند.
او در ادامه نوشت: می‌توان نجات حماس را به ۲ روی یک سکه استراتژیک نسبت داد، روی اول آن آمادگی‌هایی است که سران حماس برای پاسخ به حمله هفتم اکتبر ترتیب داده بودند و چه بسا سران آن انتظار یک فاصله ۲۰ روزه قبل از پیشروی و حرکت ارتش اسرائیل به غزه را نداشتند اما زمانی که این اتفاق رخ داد، حماس به انبارهای سلاح خود در داخل تونل‌هایی رجوع کرد که چندین مایل زیر زمین کشیده شدند و آنها هم که مجبور به خروج از کل منطقه شدند، از این تونل‌ها فرار می‌کردند یا به جمع پناهجویان غیرنظامی ملحق می‌شدند که تعدادشان بالاتر از آن بود که ارتش اسرائیل بتواند آنها را با دقت بررسی کند. در زمان حملات هوایی اسرائیل، آنها به تونل‌ها پناه می‌برند و زمانی که اسرائیل در تلاشی مذبوحانه کمک‌های غذایی را محدود کرد تا ساکنان نوار غزه را علیه حماس تحریک کند، آنها در تونل‌ها با ذخایر غذایی خود زندگی می‌کردند.
کلارک ادامه داد: نیروهای حماس با متمرکز شدن حمله ارتش اسرائیل، به آسانی موقعیت خود را تغییر دادند و زمانی که اسرائیل بر شمال متمرکز شد، آنها به جنوب رفتند و زمانی که نیروهای اسرائیلی به جنوب رفتند، آنها به شمال و مراکزی همانند جبالیا و شجاعیه بازگشتند. ارتش اسرائیل سه بار حمله به اردوگاه جبالیا را ازسرگرفت و حماس توانست تقریبا آزادانه در مرکز غزه که ارتش اسرائیل به آنجا حمله کرد و حتی کنترل منطقه المواصی را به عنوان پناهگاه غیرنظامیان در جنوب به دست گرفت، دولت کوچکی را مدیریت کرده و کمک‌های ارسالی به آنجا را به دست بگیرد. بالاتر از همه اینها حماس صرف نظر از تعداد فرماندهان، نیروها و یا کارگاه‌های تولید اسلحه‌ای که از دست داد، از طریق عملیات‌های اطلاعاتی ویژه‌ای آمادگی‌های لازم را برای سالم نگه داشتن زیرساخت‌های خود ترتیب داد و در کنار سلاح‌هایی که ذخیره دارد، تولید داخلی موشک‌های کوتاه برد با کالیبر ۱۰۷ میلی‌متری اکنون بیشتر از هر زمانی است.
این نویسنده در ادامه گزارش خود آورد: در بهار سال گذشته درگیری‌ها به نبردی میان بازوهای دستگاه اطلاعات اسرائیل (شین‌بت) و عملیات اطلاعاتی حماس در گردان‌های القسام تبدیل شد که تا این لحظه مقاومت کرده و توانستند کنترل اوضاع را در دست داشته باشند، بر این اساس روی دیگر این سکه ناتوانی استراتژیک ارتش اسرائیل است چراکه نتانیاهو هرگز برای آن یک هدف قابل تحقق در این جنگ تعیین نکرد.
کلارک بر این باور است که استراتژی مقابله با شورش اگر بر استراتژی «پاکسازی و کنترل» بر مناطق غزه و موافقت با بازگشت غیرنظامیان و تامین نیازهای آنها و سپس حرکت از منطقه‌ای به منطقه دیگر و اتصال نقاط میان مناطق امن و اشغال شده تا بلوکه و منزوی شدن حماس در جوامعی استوار بود که در منطقه مشخصی محدود شدند، موفق‌تر بود. این نوع مبارزه با شورش نیازمند تعداد زیادی نیرو برای مدت طولانی است و قطعا تلفات سنگینی خواهد داشت و همینطور نیازمند خویشتن‌داری بیشتری است که این مساله برای فرماندهان و نیروهای ارتش اسرائیل ناامیدکننده است و این ارتش هرگز به اجرای این استراتژی نزدیک نشد، حتی تحلیلگران مرکز امنیت و امور خارجه قدس در توصیف عملیات‌های این ارتش اظهار کردند که این عملیات‌ها به شکلی بی‌هدف و بی‌برنامه مدیریت شدند.
در ادامه این گزارش آمده است: از آنجایی که دولت اسرائیل آماده بود در سه یا چهار جبهه مختلف وارد جنگ شود، به همین دلیل اصلا تمایلی نداشت تعداد بیشتری نیرو را به غزه اختصاص دهد. بعد از فراخوان ۳۰۰ هزار سرباز ذخیره و حمله اولیه با پنج لشکر به نوار غزه، تعداد نیروها در غزه در اوایل سال ۲۰۲۴ به شکل چشمگیری کاهش پیدا کرد و دوباره گهگاه افزایش پیدا کرد. نیروها به جبهه لبنان و کرانه باختری اعزام شدند و به دلیل نیاز اقتصادی به سربازها، آنها به مشاغل خود بازگشتند و به جای آن ارتش اسرائیل هر بار که اطلاعاتی درباره ایجاد گروه‌های حماس منتشر می‌شد، به حملات هوایی شدید تکیه می‌کرد و این کاملا برای حماس مناسب بود و توانست خود را دوباره ساماندهی کند.
کلارک در ادامه نوشت: احتمالا ارتش اسرائیل به تاریخچه‌ای از عملیات‌های ضد شورش شکست خورده می‌اندیشد که در بسیاری از آنها بر حملات هوایی تکیه شد از جمله حملات هوایی به مرزهای شمال غربی در دهه ۲۰ قرن گذشته تا افغانستان و شمال عراق در دهه ۲۰ قرن ۲۱ و این در حالی است که صدها تونل ساخته شده به دست حماس که حدود ۴۰ درصد از آنها را تشکیل می‌دهند، هنوز وجود دارد و حماس می‌تواند از آنها به عنوان پناهگاهی برای نیروهای خود در حملات هوایی استفاده کند. تیم مهندسی لشکر ۱۴۳ ارتش اسرائیل مامور کشف و تخریب تونل‌های اصلی شد که جنوب غزه را به مسیرهای امدادی حماس در مرزها با شبه‌جزیره سینا متصل می‌کردند اما این ماموریتی بلند مدت بود و تا اینجا حتی این تونل‌ها روی نقشه‌ها هم مشخص نشدند، با وجود ادعاهای اسرائیل علیه حماس که «مردم غزه را گروگان گرفته و هیچ انتخاباتی در غزه یا کرانه باختری برگزار نمی‌شود» اما حماس تا پایان سپتامبر از بالاترین میزان حمایت از سوی فلسطینی‌ها برخوردار بود و چه بسا استراتژی معیوب ارتش اسرائیل در غزه دلیل این حمایت گسترده است.
انتهای پیام
