ایثار از کلیدواژههای تابناک و پر اشارت فرهنگ دفاع مقدس ماست

اسماعیل امینی، شاعر در نشست «شاعرانه با رویکرد فرهنگ ایثار و مهربانی» در نمایشگاه کتاب گفت: جنگ در دورهای بود که انگار در حماسه و اسطوره زندگی کردیم. میگویند اغراق یکی از ویژگیهای حماسه است؛ مثلاً ضربه گرز فلانی یک شهر را تکان داد. بله، این را میدانیم اما در شعر دفاع مقدس، آنچه شاعران وصف و اغراق کردند، از واقعیت جا میماند.
به گزارش ایسنا، نشست «شاعرانه با رویکرد فرهنگ ایثار و مهربانی» عصر یکشنبه ۲۱ اردیبهشت در سرای گفتوگوی نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد و حمید هنرجو، شاعر در این نشست گفت: نمایشگاه کتاب تهران یک اتفاق بزرگ و جمیع اتفاقات بزرگ است که فروش کتاب یکی از آنهاست. این رویداد، آوردگاه اندیشههاست و نویسندهها و مولفان زیادی در آن حضور پیدا میکنند. اما اگر با آنها صحبت کنیم، میبینیم از این که نسل جوان برای تفکر خود هزینه نمیکند گلایه دارند. البته یک بخش مساله به موضوعات اقتصادی برمیگرددد، اما واقعیت این است که نسل جوان هزینه میکند ولی نه برای فرهنگ و کتاب.
وی گفت: اگر امروز یک نوجوان در اتوبوس جای خود را به یک پیرمرد سفیدموی میدهد، شاهد جلوهای از مصادیق فرهنگ ایثار و شهادت هستیم و این جوان اگر ۲۰ سال پیش بود، شاید یکی از رزمندههای جبهه و جنگ میشد. پس فرهنگ ایثار و مهربانی ادامه دارد. حالا میخواهیم این مفهوم را در فیلم، کتاب و رمان نهادینه کنیم؛ چنین هدفی خیلی کار میبرد و با شعار نمیشود آن را انجام داد.
وی اظهار کرد: برگزاری چنین نشستهایی برای این نهادینه کردن خوب است اما باید چکیده حرفهایی که در این جلسات زده میشوند، به گوش مسئولان برسد، چون بین تصمیمگیران فرهنگی جامعه و مردم فاصله وجود دارد و کتاب هم برای برداشتن این فاصله آمده است. اگر سالها از فرهنگ ایثار و مهربانی دم بزنیم و خود ما نویسندهها و اهالی قلم با هم صحبت کنیم، فایده ندارد، چون مردم عادی باید به میدان بیایند؛ بنابراین صحبت از فرهنگ ایثار و مهربانی در یک جلسه خیلی مشکل است. ما سالها در این زمینه دچار کمبود بودهایم و امیدوارم برگزاری چنین جلساتی، برای این مساله مفید باشند.
در ادامه این نشست، اسماعیل امینی، شاعر گفت: در جنگ هشت ساله ما، دو رفتار وجود داشت که یکی جنبه مسئولانه و وظایف مربوط به جنگ بود و دیگری رفتارهای ایثارگرایانه و معنوی. نکته این است که حرکتهای خودجوش و معنوی رزمندهها مقدس بودند و اتفاقا مسئولان همیشه میخواستند این دو را به هم بچسبانند؛ یعنی وظیفه و کار ایثارگرایانه را. از این رو در سرزمین ما و این مرز پرگهر، مسئولان همیشه مقدس بودهاند! همه ماجرای سیاوش را در شاهنامه خواندهایم و میدانیم وقتی از اتهام تبرئه شد، او بود که به توران تبعید و در نهایت مظلومانه شهید شد. نظام قدرت همیشه دوست دارد مسئولیت و انسانیت را با هم مخلوط و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. کیکاوس، فر ایزدی دارد و مقصر نیست. تا دوران مشروطه و امروز هم مسئولان همیشه از مردم طلبکار بودهاند.
وی افزود: اما در جنگ رفتار معنوی را از مردم دیدیم و به چشم خود دیدیم چگونه جنگ را اداره کردند. چون واقعا به آخرت معتقدند.
وی افزود: چرا مردم با هم مهربانی میکنند؟ چرا حساب ضرر و زیانش را نمیکنند؟ چون به آخرت معتقدند. در مراسم شب شعر عاشورایی، دیدم عدهای جوان با خودروهای خود مسافران شب شعر را جابهجا میکنند. اول فکر کردم از شهرداری مامور شدهاند اما وقتی از آنها سوال کردم، گفتند میخواهیم مهمانان امام حسین (ع) را جابه جا کنیم. خب، این کار مقدس، جایی دیده و گفته نمیشود، اما اثر خود را میگذارد.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: از قدیم در ایران رسمی به نام پایمردی وجود داشت که توسط جوانمردان انجام میشود. مثلا مردی مجرد میگفت من مجردم و میتوانم جای فلان مرد متاهل که زن و بچه منتظر در خانه دارد، حبس بکشم، حتی پایمردی خونی هم داشتهایم و طرف آن قدر جوانمرد بوده که میگفته چون فلانی زن و بچه دار است، مرا به جایش گردن بزنید! بله در تاریخ ما واقعا از این مسائل و رفتارها وجود داشته اما فکر میکنیم برای قصهها هستند. ما این رفتارها را در شعر و قصه میخوانیم ولی واقعا چنین اتفاقاتی وجود داشته است. همیشه در کلاس درس به بچهها میگویم بچهها ما آن آدمهای آرمانی را که در شعر یا خواب دیدهایم، در زمان جنگ در واقعیت دیدیم.
امینی گفت: جنگ دورهای بود که انگار در حماسه و اسطوره زندگی کردیم. میگویند اغراق یکی از ویژگیهای حماسه است. مثلا ضربه گرز فلانی یک شهر را تکان داد. بله، این را میدانیم اما در شعر دفاع مقدس، آنچه شاعران وصف و اغراق کردند، از واقعیت جا میماند. در آن دوران رفتارهای حیرت انگیزی از مردم معمولی دیده شد که نمیشد باور کرد؛ مردمی که ممکن بود از چیزی نگذرند و سر کوچکترین چیزی دعوا کنند، از همه چیز خود میگذشتند. در دوران سربازیام، سربازی را در آشپزخانه دیدم که انگشت اشاره نداشت. گفتم تو که میتوانستی معاف شوی چرا به جبهه آمدی؟ گفت ما ۱۰ نفر بودیم که از روستایمان برای سربازی راهی شدیم. موقع پذیرش انگشتم را مخفی کردم که ردم نکنند. چون خیلی بد بود آن ۹ نفر به جنگ بروند و من به روستا برگردم. چه تکلیفی گردن این آدم بوده که خود را به جنگ رسانده که حداقل آشپزی رزمندگان را بکند؟ این تکلیف تربیت است، چون اینگونه در مساجد و تکایا و هیاتها تربیت شدهایم.
وی افزود: یک بار مادرم تعریف کرد به مغازهای رفته و از فروشنده تخفیف خواسته بود. فروشند هم گفته بود حضرت عباسی قیمتش همین است! مادرم گریه کرده و گفته بود «اسم حضرت عباس برای کارهای بزرگ است! چرا این اسم را برای بحث تخفیف آوردی؟»
وی افزود: وقتی جنگیدیم، فهمیدیم اسم حضرت عباس چه کارهای بزرگی میکند. اسم حضرت عباس با جوان ما کاری میکرد که به جنگ دشمنی می رفت که به تعداد پیادههای ما تانک داشت. تکیهگاه ما چه بود؟ آن تربیت که سالها در هیاتها و مساجد یاد گرفتیم و قرنها این کشور را این طور اداره کردیم، چون این تربیت را در رفتار بزرگانمان دیده بودیم. این فرهنگ ایثار و مهربانی است.
سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از ۱۷ اردیبهشت آغاز شده و تا ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی(ره) ادامه خواهد یافت. همزمان با برگزاری بخش حضوری نمایشگاه کتاب ۱۴۰۴ تهران، بخش مجازی نمایشگاه نیز در سامانه book.icfi.ir امکان خرید غیرحضوری کتاب را برای علاقهمندان فراهم کرده است.
انتهای پیام